بررسی روایات مذمت و علماء آخرالزمان (قسمت دوم: جوابیه فرقه مدعی یمانی)

روایات مذمت علماء آخرالزمان همواره یکی از نقاط کانونی بحث‌ها و شبهات در محافل اعتقادی، به‌ویژه از سوی گروه‌هایی مانند فرقه‌ی یمانی به رهبری احمد الحسن (موسوم به احمد اسماعیل بصری یا احمد الحسن همبوشی) بوده است. این گروه‌ها با استناد گزینشی به این روایات، سعی در تضعیف جایگاه علمای دین و توجیه دیدگاه‌های خود دارند. سوال محوری این است که آیا این مذمت‌ها شامل تمامی علما می‌شود یا خیر؟

در مقاله «بررسی روایات مذمت و علماء آخرالزمان (قسمت اول)» درمورد ادعای فرقه همبوشی درخصوص مذمت علماء آخرالزمان در روایات، صحبت نمودیم و ادعای آن‌ها را رد کردیم. یکی از پیروان احمد الحسن، در پاسخ به آن مقاله، واکنشی نشان داده است که ما اینک در این مقاله‌ی پیش رو قصد داریم، آن جوابیه را بررسی و نقد کنیم. آیا این ادعاها بر پایه منابع معتبر و مستندات علمی بنا شده‌اند یا صرفاً توجیهاتی برای ترویج فرقه یمانی هستند؟ در این نوشتار، تلاش می‌کنیم با شفاف‌سازی و بررسی مستندات، به این پرسش محوری پاسخ دهیم.

بررسی جوابیه‌های مبلغ فرقه یمانی:

جوابیه 1: بررسی سند حدیث

پس از انتشار عکسی در کانال‌ها و گروه‌های اتباع احمد اسماعیل همبوشی، تصویری تهیه گردید که با توجه به عکس منتشر شده آن‌ها، حاوی پاسخی منصفانه بود. در عکس منتشر شده آن‌ها، تصویری از آیت الله سیستانی به همراه حدیثی عنوان شده بود که قبلاً در «قسمت اول مقاله»، مورد بررسی قرار گرفت.

در پاسخ به تصویر ما، گروه «یا منصور…» جوابیه‌ای ارائه داد که قلّت ادب و بضاعت علمی ادمین آن آشکار می‌گردد. لازم به ذکر است که این گروه باز نبوده و فقط ادمین آن مطلب می‌گذارد؛ وگرنه در همان گروه پاسخ‌ها را عنوان می‌کردیم. ناگفته نماند که ادمین این گروه از سوی انصار دیگر مورد تأیید نبوده و حرف و حدیث‌های زیادی در پشت این ادمین وجود دارد.

ادمین مذکور در جوابیه خود می‌گوید: «ایشون میگه این حدیث در کتاب‌ها موجود نیست. جواب ایشون رو از کتابخانه مرکزی حوزه علمیه با لینک ‏مستقیم میدم…»

جهت مشاهده کتاب اینجا را کلیک نمایید.

پاسخ:

1. اگر اصل متن ما را در لینک فوق مطالعه نموده باشید، متوجه می‌شوید که ما این ادعا را -این حدیث در کتاب‌ها موجود نیست- نکردیم، بلکه گفتیم دو کتاب برای این حدیث ذکر گردیده است. در «بشاره الاسلام» این حدیث یافت نشد و فقط در «یوم الخلاص» موجود است.

2. جالب اینجاست که ایشان هم فقط لینک و تصویری از کتاب «یوم الخلاص» ارائه می‌دهد و لا غیر. خب ما هم که گفتیم در این کتاب، حدیث مورد نظر ذکر گردیده است.

3. اضافه بر آن، عرض گردید که اگر در «بشاره الاسلام» هم باشد، باز هم مشکلی را حل نمی‌کند؛ زیرا هر دو کتاب فوق از کتب معاصر محسوب می‌شوند و باید دید که منبع آن‌ها چه بوده است. ذکر احادیث از منابع متقدم، ضابطه و قاعده‌ای است معقول و مورد قبول طرفین. خود مبلغین احمد اسماعیل همبوشی در کلیپ‌های صوتی خود، گاهی به این قاعده -که مثلاً فلان حدیث در کتب معاصر است و در منابع متقدم نیست، لذا نمی‌توان به آن استدلال کرد- تمسک می‌کنند. اما ظاهراً این مبلغ عزیز اصلاً نمی‌داند محل نزاع چیست و اشکال ما چه بوده است، لذا این‌گونه به ما جواب داده و عکس حدیث را از کتاب «یوم الخلاص» گذاشته است. البته احتمال اینکه با این کار قصد عوام‌فریبی داشته باشد هم بسیار بالاست.

جوابیه 2: توجیهات عجیب و تغییر ترجمه‌ها

همان‌طور که ملاحظه فرمودید، با توجه به ترجمه ارائه‌شده توسط خودشان، در تصویر جوابیه ما، مطالبی بیان گردیده است. (رجوع شود به قسمت اول مقاله در همین وبسایت) وقتی این مبلغ عزیز با آن اشکالات برای اولین بار مواجه می‌شود، دست به توجیهات عجیب و غریب می‌زند تا آبروی از دست رفته خود را احیا نماید. وی در این توجیهات می‌گوید:

‏«اینکه پیامبر فرموده فقهای آخرالزمان قرده و خنازیر هستند یعنی باطنا اینجوری هستند. صورت باطنی باطنشون خوک و میمونه ولی مردم میرن به سمتشون. مردم که به سمت یک بدن خوک مانند پناه نمیبرن. ‏حدیث رو بخون میگه مردم به این علما رجوع میکنند با اینکه خوک هستند مگه نمیبینی؟ وگرنه مردم هیچ ‏وقت پیش کسی که ظاهرش هم میمون و خوک شده باشه نمیرن دست به دامنشون نمیشن. کی میره پیش یک ‏نفر که بدنش تبدیل به خوک شده پناه ببره؟»

پاسخ:

1. ایشان متأسفانه حقیقت ترجمه سابق خود را -که سابقاً با ارائه آن عوام‌فریبی می‌نمود- منکر شده و برای تدارک آبروی از دست رفته خود، ترجمه جدیدی ارائه می‌نماید. حال باهم عبارات عربی را با ترجمه و توجیه ایشان تطبیق می‌دهیم تا هرچه بیشتر بر رسوایی او بیفزاییم.

به عبارات عربی زیر دقت فرمایید:

«یکونُ فی أمتی فَزعَهٌ فتصیر الناسُ إلى علمائِهم فإذا هم قِرَدَهٌ وخَنازیرُ، قد عُوقِبُوا بِنظیرِ ما فَعَلوا من تغییرِ ‏الحقِّ ‏عن جَهَتِه، وتحریفِ الکلامِ عن مَواضِعِه، مَسَخَ اللهُ صُوَرَهُم وغَیَّرَ خِلقَتَهم کما بَدَّلُوا الحقَّ باطلاً».

یعنی به خاطر تغییر حق و تحریف کلام، خدا «مَسَخَ اللهُ صُوَرَهُم وغَیَّرَ خِلقَتَهم کما بَدَّلُوا الحقَّ باطلاً». یعنی: خدا مسخ می‌کند صورت‌هایشان را و تغییر می‌دهد خلقتشان را همان‌طور که حق را تبدیل به باطل نمودند.

این عبارت «مَسَخَ اللهُ صُوَرَهُم وغَیَّرَ خِلقَتَهم» تصریح بر مسخ صورت و خلقت ظاهری دارد. اساساً مسخ در روایات این‌گونه است. در صدر حدیث هم که صحبت از خوک و قرده شده است و این هم مؤیدی دیگر بر تأیید معنای مسخ صورت و تغییر خلقت است. اما متأسفانه ایشان برای توجیه و تدارک آبروی از دست رفته خود، بحث «مسخ باطن» را پیش می‌کشد تا بلکه نجات یابد.

در ادامه هم برای توجیه خود دلیل می‌آورد و می‌گوید: «مردم که به سمت یک بدن خوک مانند پناه نمی‌برن».

2. دقت کردید چه می‌گوید! دقیقاً همان دلیلی که دلالت بر بطلان این حدیث بی‌سند می‌کند را، به‌عنوان دلیل برای ترجمه مغرضانه خود ارائه می‌دهد. این مطلب که «مردم که به سمت یک بدن خوک مانند پناه نمی‌برن» اشکال وارده به حدیث می‌باشد، چون حدیث به‌صراحت دلالت بر مسخ صورت و تغییر خلقت دارد. یعنی آیا می‌توان پذیرفت که در آن زمان مردم به سمت خوک‌ها پناه ببرند؟! بر اساس این اشکال، صدور این حدیث از پیامبر بعید به نظر می‌رسد، آن‌هم حدیثی که سلسله سندی برایش ذکر نشده و در منابع روایی متقدم هم موجود نیست.

جوابیه 3: افترا به آیت الله سیستانی و بی‌ادبی مبلغین فرقه یمانی

در ادامه، چون ایشان خودش هم از ترجمه مغرضانه خود بسیار تعجب نموده و همان ترجمه اول را موافق با عبارات عربی می‌بیند، ناگهان بحث مسخ صورت و تغییر خلقت ظاهری را پیش می‌کشد و مطرح می‌نماید و می‌گوید: «تازه از نظر قیافه هم به همون کسی که اسم بردی بگو چرا چند ساله جلوی دوربین ظاهر نمیشه؟ شما برو ‏آقای سیس…. رو نگاه کن ببین قیافش چه شکلی شده الان، بعد بیا حرف بزن».

پاسخ:

1. این سخن نشانه بی‌شرمی و بی‌ادبی و وقاحت این جماعت است! دروغ‌گویی و حسادت اینان را به آیت الله سیستانی نظاره کنید! البته از آن شوره‌زار، انسان‌ها و محصولاتی این‌گونه هم توقع می‌رود.

2. روزانه افراد کثیری خدمت آیت الله سیستانی می‌رسند و هیچ‌کس هم نگفته که ایشان مسخ در صورت و تغییر خلقت پیدا کرده است. و همین برای بطلان کل دعوت اینان کافی است. واقعاً اگر کسی مسخ در صورت و تغییر در خلقت داشته باشد -درحالی‌که مردم روزانه با او ارتباط دارند- می‌توان خبرش را مخفی داشت و از انتشار آن جلوگیری نمود؟! لذا اساساً صرف پذیرفتن ملاقات افراد از سوی آیت الله سیستانی دلیل بر بطلان و نفی اراجیف این بیچارگان است. با این ادعای مضحک ادمین منحرف باید به سطح فهم و درک مریدانشان پی برد. مخاطبینی که هرچه تحویلشان دهند، سری تکان داده و به به و چهچه می‌کنند.

جوابیه 4: تناقض‌گویی در منابع و فریب‌کاری

در ادامه می‌گوید: «اگه متن حدیث رو بخونی به دقت میخوندی دیگه از این حرفای خنده دار نمیزدی. مفهوم حدیث کاملا ‏روشنه. این حدیث هم از یوم الخلاص آوردم روی لینک که بزنی توی پاورقی بقیه رفرنس‌های دیگه حدیث هم ‏موجوده از جمله رفرنس بشارت الاسلام».

پاسخ:

1. فعلاً که حرف‌های خنده‌دار و توجیهات بی‌اساس این ادمین مغرض را برای عزیزان بیان نمودیم تا خودتان قضاوت کنید. در ثانی اگر مفهوم حدیث کاملاً مشخص است، دیگر نیازی به ارائه توجیهات مخالف با ظاهر حدیث و سپس برخلاف توجیه خود حرف زدن نداشتید.

2. عجیب‌تر اینکه در ادامه گفته است: «روی لینک که بزنی توی پاورقی بقیه رفرنسهای دیگه حدیث هم موجوده از جمله رفرنس بشارت الاسلام».

کلمه «رفرنس‌ها» دلالت بر جمع دارد، اما در پاورقی فقط یک رفرنس وجود دارد. یعنی با این عبارت وی قصد دارد تا از روانشناسی تلقین سود جسته و به مخاطب خود القا کند که رفرنس‌های زیادی برای حدیث فوق در پاورقی وجود دارد، و این درحالی است که در پاورقی فقط کتاب «بشاره الاسلام» به‌عنوان رفرنس ذکر گردیده است. البته تا به این لحظه حدیث مورد نظر در این کتاب یافت نشده و در صورت پیدا شدن هم دردی دوا نمی‌شود که در ابتدا به آن اشاره نمودیم.

دوستان عزیز اگر این حدیث را در کتاب «بشاره الاسلام» پیدا نمودند، لطفاً عکس صفحه مورد نظر را برای ما ارسال نموده تا سطر فوق را اصلاح نماییم. در انتها عکس کتاب «یوم الخلاص» را که توسط ادمین مزبور منتشر گردیده، تقدیم می‌کنیم تا مثلاً رفرنس‌های دیگر حدیث را هم ملاحظه فرمایید و صدق گفتار ما را تأیید نمایید.

جوابیه 5: سانسور و هراس از حقیقت

در انتهای عکسی که به‌عنوان جوابیه ما منتشر گردیده بود، عباراتی وجود دارد که وجدان هر منصفی را بیدار می‌کند و متأسفانه ادمین گروه مزبور برای جلوگیری از رسوایی هرچه بیشتر خود به بهانه واهی «بی‌ادب» روی آن‌ها را قرمز نموده تا مریدانشان همچنان در خواب غفلت به سر برند.

پاسخ:

در اینجا قسمت‌های سانسور شده را تقدیم عزیزان می‌کنیم تا با غرض‌ورزی هرچه بیشتر مبلغین اتباع آشنا شوید. از این سانسور می‌توان پی به هراس آن‌ها برد و همین هراس آن‌ها برای اثبات بطلان تمام ادعاهایشان کفایت می‌کند. همین هراس است که موجب گردیده در گروه‌ها، اقدام به اخراج مستشکلین کنند؛ اما ما در گروه‌هایمان هیچ‌گونه هراسی نداشته و اتباع احمد الحسن همبوشی به‌راحتی ابراز نظر می‌نمایند.

قسمت‌های سانسور شده توسط ادمین مغرض: «یه خواهش ویشنوجان! میشه به امام سیزدهمت بگی دیگه معجزه نکنه و یه کلیپی چیزی بیرون بده؟؟ آخه ‏میخوایم عکسشو ببینیم. حقیقتش به شک افتادم. چون اگه کلیپشو نده بیرون، دو حالت بیشتر نداره: یا اصلا ‏امامی وجود نداره پشت صفحه فیس بوک، ویا اینکه تا حالا مسخ شده. ببخشین ها!! ولی هرچی عوض داره ‏گله نداره».

جوابیه 6: تفسیر حدیث ابن مسعود

این مبلغ فرقه یمانی، پس از دیدن بخشی از مقاله «بررسی روایات مذمت و علماء آخرالزمان (قسمت اول)» می‌گوید: «این که شبهه نیست، بلکه یک دروغی است داره نسبت میده. میگه در این حدیث [ابن مسعود] پیامبر مذمت علماء نکرده بلکه ‏مدح علماء آخرالزمان کرده. خب مذمت علماء آخرالزمانش را دیدیم کجاست، اما مدح علماء آخرالزمانش کجای حدیث ابن ‏مسعوده؟»

پاسخ:

دوباره از شما دعوت می‌کنیم حتما قسمت اول مقاله را مطالعه نمایید و سپس به این بخش برگردید:

1. ما در متن فوق، شبهه مطرح نکردیم؛ بلکه پاسخ به شبهه شما و امثال شما داده‌ایم که پیوسته همه علماء آخرالزمان را مورد مذمت قرار می‌دادید.

2. مگر ما در حدیث ابن مسعود صحبت از مدح علماء آخرالزمان کرده‌ایم؟! کافی است عزیزان دوباره و با دقت مقاله مزبور را مطالعه نمایند تا کذب و عوام‌فریبی این مبلغ را به خوبی درک کنند. این مبلغ با سوءاستفاده از روانشناسی تلقین، ابتدا مطلب کذبی را به ما نسبت داده و سپس در مقام جواب آن برآمده است، در حالی که ما اصلاً چنین چیزی در متن پیام نگفته‌ایم.

جوابیه 7: انکار مدح علماء آخرالزمان: ادعایی بی‌اساس

سپس در ادامه می‌گوید: «ما کی گفتیم همه علماء بی‌عمل هستند؟ گفتیم روایات در مذمت علماء آخرالزمان به طور کلی زیاده، اما در مدح اونها ویا اینکه ‏مردم به اونها پناه ببرند، اصلا [روایت] نیست…»

پاسخ:

وی تصریح می‌کند که در مدح علماء آخرالزمان اصلاً حدیثی وجود ندارد و پیوسته این گروه (موسوم به انصار) در کانال‌های خود روی این مطلب مانور می‌دهند. اما ای کاش کمی یک‌طرفه به قاضی نروند و دست از عوام‌فریبی مردم بردارند. این روایات مدح را می‌توانید در «قسمت اول مقاله»، مشاهده نمایید.

البته اشکالات دیگری هم بر سخنان مبلّغ عزیز وارد است که به خاطر دور نشدن از بحث، از طرح آن اشکالات صرف‌نظر می‌کنیم.

جوابیه 8: این شاخه آن شاخه پریدن

سپس در ادامه می‌گوید: «اونی که اعتقاد یمانی هاست اینه که اطاعت از رای غیر معصوم باطل است…»

پاسخ:

ما در مقاله فوق اصلاً وارد این مقوله نشده‌ایم؛ اما چه شد که این مبلّغ ناگهان وارد این موضوع می‌شود، والله اعلم. در حقیقت یکی از شیوه‌های بارز مبلغین در مباحث، «این شاخه آن شاخه پریدن» می‌باشد و به این طریق موجبات عوام‌فریبی مخاطبین خود را فراهم می‌آورند و مخاطب با خود می‌گوید: «این مبلّغ چقدر عالم است و اطلاعات دارد»، در حالی که حتی پاسخی هم نسبت به مقاله مذکور از سوی مبلّغ داده نشده است.

جوابیه 9: حرف بی‌ربط: عوام فریبی

سپس می‌گوید: «اما به طور کلی روایاتی که در مدح علماء است مربوط به اهل بیت هستش بیشتر. علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل…»

پاسخ:

جالب اینجاست که اصلاً ما در بین احادیث خود به این حدیث اشاره ننموده‌ایم؛ اما ناگهان پای این حدیث به میان کشیده می‌شود که به علت آن -عوام‌فریبی- در پاراگراف قبل اشاره گردید.

تلنگر و تعقل: راهی برای رهایی از دام فرقه یمانی

آیا فرقه‌ای که برای نیل به اهداف خود، دست به ترجمه‌های آزاد، هدفمند و مغرضانه می‌زند تا بتواند بهتر عوام‌الناس را فریب دهد، می‌تواند فرقه‌ای حق باشد؟! آیا واقعاً انصار امام زمان در ترجمه روایات به مردم خیانت می‌کنند؟! به‌راستی چرا اینان به احادیث سست و بی‌سند برای رسیدن به اهدافشان استناد می‌کنند؟! آیا تا به حال اندیشیده‌اید که چرا روایات مدح علماء آخرالزمان را برایتان نخوانده‌اند؟! آیا کسی که جهت رسیدن به اهداف خود، به پاره‌ای از روایات اشاره نمی‌کند، می‌تواند (یمانی مذکور در روایات) باشد؟!

نتیجه‌گیری: بطلان ادعاهای فرقه یمانی

در پایان این بررسی دقیق، آشکار شد که ادعاهای مطرح‌شده از سوی فرقه یمانی و مبلغان آن، به‌ویژه احمد الحسن، فاقد بنیان‌های علمی و استنادی محکم هستند. از تحریف معنای احادیث تا ارائه ترجمه‌های مغرضانه و بی‌اساس، همه نشان‌دهنده تلاشی مذبوحانه برای فریب افکار عمومی و پیشبرد اهداف فرقه‌ای است.

همان‌طور که در این مقاله به تفصیل بررسی شد، تبیین و درک صحیح روایات مذمت علماء آخرالزمان نیازمند نگاهی جامع و به دور از تحریف و عوام‌فریبی است. مشخص گردید که ادعای عدم وجود روایات در مدح علماء آخرالزمان کاملاً بی‌اساس بوده و برخی مبلغان فرقه‌ی یمانی با سوءاستفاده از تکنیک‌های روان‌شناختی، سعی در القای اطلاعات نادرست به مخاطبان خود دارند. به‌ویژه، عملکرد احمد الحسن (که با نام‌های احمد اسماعیل بصری و احمد الحسن همبوشی نیز شناخته می‌شود) و پیروانش در نادیده گرفتن بخش مهمی از روایات و تمرکز صرف بر روایات مذمت علماء آخرالزمان، نشانه‌ای آشکار از یک‌جانبه‌نگری و هدف‌گذاری‌های خاص است.

در نهایت، رسالت هر پژوهشگر و مخاطب حق‌جو این است که با تعمق و تفکر، از دام مغالطات و گزینش‌گری‌های مغرضانه رهایی یابد و مذمت علماء آخرالزمان را در بافت کامل روایات و فهم صحیح از جایگاه علما در طول تاریخ اسلام و به‌ویژه در عصر غیبت، مورد بررسی قرار دهد.

پرسش‌های متداول (FAQ)