یاران بصره: واکاوی ادعاهای یمانی و حقیقت روایات

فهرست محتوا
این مقاله به بررسی یکی از موضوعات حساس و چالشبرانگیز در فضای فکری معاصر، یعنی ادعاهای مطرح شده پیرامون یمانی و بهطور خاص «یاران بصره» میپردازد. ما در این نوشتار، با رویکردی تحلیلی و کاملاً مستند، صحت و سقم این ادعاها را واکاوی خواهیم کرد. هدف اصلی ما ارائه اطلاعاتی دقیق و قابل استناد است تا حقجویان بتوانند با بصیرت کامل، مسیر حق را از باطل بازشناسند.
مقدمهای بر ادعای یمانی و مسئله یاران بصره
در سالیان اخیر، فردی به نام احمد الحسن با ادعای یمانی و زمینه سازی برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، اقدام به جذب پیروان کرده است. یکی از مهمترین استدلالهای وی و فرقه یمانی، تمسک به روایاتی است که بر اساس آن، احمد اسماعیل بصری را به عنوان یار امام عصر (علیه السلام) از بصره معرفی میکنند. این ادعاها با هدف کسب تأیید و فریب افکار عمومی مطرح میشوند. ما در این بخش، پایههای این استدلالها را از زوایای گوناگون مورد بررسی دقیق قرار میدهیم.

روایت اول: «اولین آنها از بصره» و بررسی سندی آن
یکی از روایات اصلی مورد استناد فرقه یمانی، روایتی است که سید بن طاووس آن را از کتاب «الفتن» سلیلی نقل میکند. در این روایت آمده است:
«فیما ذکره أبو صالح السلیلی فی کتاب الفتن من عدد رجال المهدی علیه السلام بذکر بلادهم فقال: حدثنا الحسن بن علی المالکی، قال: حدثنا أبو النضر عن ابن حمید الرافعی، قال: حدثنا محمد بن الهیثم البصری، قال: حدثنا سلیمان بن عثمان النخعی، قال: حدثنا سعید بن طارق عن سلمه بن أنس عن الإصبع بن نباته، قال: خطب أمیر المؤمنین علی علیه السلام خطبه، فذکر المهدی وخروج من یخرج معه وأسماءهم ، فقال له أبو خالد الکلبی: صفه لنا یا أمیر المؤمنین، فقال علی علیه السلام: «ألا إنه أشبه الناس خلقا و خلقا وحسنا برسول الله صلى الله علیه وآله وسلم، ألا أدلکم على رجاله وعددهم؟» قلنا: بلى یا أمیر المؤمنین، قال: سمعت رسول الله صلى الله علیه وآله، قال: «أولهم من البصره، وآخرهم من الیمامه» و جعل علی علیه السلام یعدد رجال المهدی، والناس یکتبون، فقال: رجلان من البصره….» (الملاحم و الفتن، ص288).
ترجمه: اصبغ بن نباته میگوید: امیرالمومنین علی (علیه السلام) خطبهای خواندند و یادی از مهدی (علیه السلام) و یارانش نمودند. سپس ابوخالد کلبی گفت: او را برای ما توصیف نما یا امیرالمومنین. حضرت فرمودند: «آگاه باشید که او شبیهترین مردم است به رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) از نظر خَلق و خُلق و حُسن. آیا شما را به یاران او و تعدادشان راهنمایی کنم؟» گفتیم: «بله ای امیرالمومنین.» حضرت فرمودند: «از رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) شنیدم که فرمودند: اولین آنها از بصره است و آخرینشان از یمامه.» و علی (علیه السلام) یاران مهدی (علیه السلام) را میشمردند و مردم مینوشتند. سپس فرمودند: «دو نفر از بصره…».
بررسی اعتبار حدیث:
- منبع و راویان: این حدیث از کتاب «فتن سلیلی» نقل شده است. سلیلی از اهل سنت بوده و راویان حدیث نیز عمدتاً از اهل سنت هستند و نام بسیاری از آنها در کتب رجال ذکر نشده است.
- دیدگاه سید بن طاووس: خود سید بن طاووس در مورد کتاب «الفتن» سلیلی میفرماید: «و درک ما تضمّنته على الرواه، و أنا بریء من خطره». ترجمه: «و درستی آنچه متضمن است [ودر این کتاب است] بر روات آن است، و من مسئولیت آن را نمیپذیرم». این عبارت نشان میدهد که سید بن طاووس خود نیز مسئولیت صحت این احادیث را نمیپذیرد.
- نتیجه: با توجه به این اوصاف، این حدیث قابلیت استناد و استدلال ندارد و نمیتوان از آن برای اثبات ادعاهای احمد الحسن بهره جست.
تعارض با روایات معتبر شیعه
نکته قابل توجه این است که فرقه یمانی تمایل خاصی به روایات اهل سنت دارد و بسیاری از استدلالاتشان بر همین احادیث استوار است. این در حالی است که روایات معتبر شیعه، گاه با این ادعاها در تعارض آشکار قرار میگیرند. به عنوان نمونه، امام صادق (علیه السلام) در حدیثی خطاب به عدهای از اهل کوفه میفرمایند:
«أنصارنا غیرکم ما یقوم مع قائمنا من أهل الکوفه إلا خمسون رجلا، وما من بلده إلا ومعه منهم طائفه إلا أهل البصره فإنه لا یخرج معه منهم إنسان». (شرح الاخبار، ج3، ص366 و بحارالانوار، ج52، ص307).
ترجمه: یاران ما غیر از شما هستند. با قائم ما از اهل کوفه جز پنجاه نفر قیام نمیکند و سرزمینی نیست مگر آنکه طایفهای از آنها با قائم هستند، جز اهل بصره، همانا از آنها کسی همراه قائم خارج نمیشود.
این روایت به صراحت بیان میدارد که حتی یک نفر از بصره در میان اصحاب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وجود ندارد. این تعارض جدی با ادعای احمد الحسن مبنی بر اینکه او و یاران بصره از اولین یاوران امام هستند، قابل چشمپوشی نیست.
تحریف و تقطیع روایات توسط احمد الحسن
حتی اگر از اشکالات سندی و تعارضات روایات صرف نظر کنیم، حدیث مورد بحث هیچ ارتباطی با احمد الحسن پیدا نمیکند. در روایتی دیگر که به امیرالمومنین علی (علیه السلام) منسوب است و در کتاب «بشاره الإسلام» ذکر شده، نام آن دو فرد از بصره آمده است:
«الا و أن اولهم من البصره وآخرهم من الابدال، فاما الذین من البصره فعل و محارب» (بشاره الاسلام، ص298)
ترجمه: آگاه باشید که اولین آنها از بصره و آخرینشان از ابدال است و اما کسانی که از بصرهاند«فعل» و «محارب» هستند.
همانطور که مشخص است، نام احمد الحسن در میان این دو نفر نیست. اما آنچه جای تأمل دارد، رفتار احمد الحسن در کتاب «متشابهات» است. وی در استناد به این حدیث، به جای ذکر نام «فعل» و «محارب»، سه نقطه میگذارد. این اقدام چیزی جز غرضورزی و عوامفریبی نمیتواند باشد. آیا اینگونه استدلالها منطقی به نظر میرسند؟ در کتاب «إلزام الناصب، ج2، ص165» نیز نام این دو نفر «علی» و «محارب» ذکر شده است: «فالذین من أهل البصره رجلان اسم أحدهما علی و الآخر محارب»
مشکلات سندی «خطبه البیان»
صاحب کتاب «بشاره الإسلام» در ابتدای نقل این حدیث میگوید: «و مما ینسب الی امیرالمومنین». ترجمه: «و از آن چیزهایی که به امیرالمومنین نسبت دادهاند». این عبارت به عدم سندیت خطبه اشاره دارد. وی در انتهای خطبه نیز تصریح میکند که مستندی برای آن وجود ندارد و میگوید: «ان هذه الروایه لا تعارض الروایه السابقه الوارده عن الصادق (علیه السلام) لعدم الوقوف علی مستند لها». ترجمه: «این روایت با روایت سابق که از امام صادق (علیه السلام) بود معارضه ندارد، به خاطر اینکه آگاهی بر مستند این روایت نداریم».
وی همچنین در صفحه 110 کتاب خود میگوید: «انا لم نعثر علی مستند صحیح لهذه الخطبه المسماه بالبیان ولم یثبتها احد من المحدثین کالشیخ الکلینی والطوسی ونظائرهم، وعدم ذکر المجلسی لها توهین لها لاحاطته بالاخبار ویبعد عدم اطلاعه علیها مع انها غیر بلیغه کثیره التکرار غیر بینه الالفاظ». ترجمه: «ما بر مستند صحیحی برای این خطبه که نامش البیان است دست نیافتیم و احدی از محدثین مثل شیخ کلینی و شیخ طوسی و نظائر آنها این خطبه را ثبت نکردهاند و عدم ذکر این خطبه توسط علامه مجلسی نشان از بیاعتباری خطبه دارد و بعید است که علامه مجلسی اطلاع از این خطبه نداشته باشد؛ علاوه بر اینکه این خطبه غیر بلیغ بوده و تکرار زیاد دارد و الفاظ غیر آشکار (و مبهمی) دارد».
این موارد به وضوح نشان میدهد که احمد الحسن برای اثبات ادعاهای خود، به حدیثی استناد میکند که نه تنها سندی ندارد، بلکه آن را تقطیع کرده و نامهای اصلی «علی» و «محارب» را حذف میکند. آیا فردی با این ویژگیها میتواند یمانی موعود در روایات باشد؟

پاسخ به توجیهات فرقه یمانی در مورد تحریف روایات
اتباع احمد الحسن در توجیه تقطیع و حذف نامهای «علی» و «محارب» توسط او، ادعا میکنند که روایات مربوط به تعداد اصحاب و نام و شهر آنها دارای اختلافات اساسی هستند. آنها معتقدند که احمد اسماعیل بصری حجت خدا است و روایات باید بر او عرضه شوند تا وی صحت یا رد آنها را تأیید کند. بر این اساس، با بیان عبارت «الا و أن اولهم من البصره وآخرهم من الابدال»، احمد الحسن این بخش از حدیث را تأیید کرده و عبارت «فعل و محارب» را مردود دانسته است.
در پاسخ به این توجیهات، نکات مهمی وجود دارد:
- عدم انتساب توجیه به احمد الحسن: این توجیه صرفاً از سوی اتباع فرقه یمانی ارائه شده و احمد الحسن خود چنین مطلبی را بیان نکرده است.
- دلیل بر پذیرش روایت: اینکه احمد الحسن بخشی از روایت را ذکر کرده و به جای اسامی «علی» و «محارب» سه نقطه میگذارد، بدون اینکه اشارهای به عدم صحت این دو نام کند، خود دلیلی محکم بر قبول روایت از طرف اوست. حجج الهی، در موارد مشابه، مخاطبین خود را از فرازهای جعلی احادیث آگاه میساختند، نه اینکه سه نقطه بگذارند.
- بطلان ادعای احمد اسماعیل بصری با قانون معرفت حجت: قانون معرفت حجت در روایات هیچ دلالتی بر احمد الحسن ندارد، بلکه بطلان ادعاها و ادعاهای او را ثابت میکند. وی فاقد سلاح و پرچمی است که در روایات ذکر گردیده و حدیث وصیت نیز با اشکالات فراوانش نمیتواند حقانیت او را ثابت نماید. در روایات، علائم بسیاری برای تشخیص امام و حجت الهی ذکر شده است که احمد الحسن فاقد آنهاست و حتی برخی از آنها را شدیداً انکار میکند.
- تناقض در مبنای استدلال: اگر بنا باشد هر آنچه احمد الحسن البصری بگوید درست باشد و هر آنچه نگوید غلط، دیگر چه نیازی به استناد او به حدیث ضعیف السندی در کتاب «بشاره الإسلام» است؟ بلکه باید از ابتدا خود حدیث بگوید و همگان را محکوم نماید. این مبنا، باب مناظره بر اساس قرآن و روایات را میبندد؛ زیرا هرگاه آیات و روایات علیه احمد اسماعیل بصری ارائه شوند، اتباع او با مطرح کردن این قانون، از پاسخگویی علمی طفره میروند.
- نادیده گرفتن کثیری از روایات: پذیرش این توجیه، به معنای نادیده گرفتن کثیری از احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است که در کتب دست اول موجود است؛ زیرا احمد الحسن در موارد فراوانی بر خلاف روایات ائمه سخن رانده و آنها را انکار میکند، یا روایات را تقطیع نموده و سه نقطه گذاشته است.
تحلیل بیشتر بر «یاران بصره» و تعداد آنها
در مورد عبارت «اولهم من البصره»، فرضاً اگر اسم احمد الحسن در کنار «علی» و «محارب» نیز در روایت وجود میداشت، باز هم مشکلی حل نمیشد؛ زیرا افراد زیادی در بصره به راحتی میتوانستند ادعای فوق را مطرح کرده و خود را جزو یاران بصره حضرت معرفی نمایند.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که اگر احمد الحسن جزو 313 یار حضرت و اولین آنها از بصره باشد، این 313 نفر از اصحاب امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند، نه اینکه از اصحاب احمد اسماعیل بصری باشند. به عبارت دیگر، شخصیت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از احمد اسماعیل بصری جداست و او تنها جزئی از یاران امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) محسوب میشود.
برخی ادعا میکنند که 313 نفر از یاران احمد الحسن هستند. این ادعا در تعارض آشکار با این فرض است که احمد اسماعیل بصری خود جزو یاران امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. در این صورت، استدلال احمد الحسن به این روایات و مطرح نمودن خود به عنوان مصداق بارز یاران بصره، چیزی جز عوامفریبی نخواهد بود. یمانی مذکور در روایات، هرگز کذاب و عوامفریب نیست.
نقشههای پنهان در پس پرده «احمد و ملیح» یا «احمد بن ملیح»
احمد الحسن در کتاب «متشابهات» خود به روایت دیگری نیز استناد کرده و به وسیله آن، خود را جزو یاران بصره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی میکند. وی این روایت را اینگونه نقل میکند: «و عن الصادق علیه السلام فی خبر طویل سمی به اصحاب القائم علیه السلام: …و من البصره… احمد…».
ترجمه: امام صادق (علیه السلام) در حدیثی طولانی اصحاب قائم (علیه السلام) را ذکر نمودند. … از بصره … احمد…
با صرف نظر از بحث سندی، نکات مهمی در این باره وجود دارد:
- تقطیع مغرضانه: آنچه مسلم و قطعی است، این تقطیع کاملاً مغرضانه بوده و ذکر نکردن نام بقیه افراد از بصره، هیچ دلیل دیگری جز غرضورزی نمیتواند داشته باشد.
- منبع حدیث: کتاب «بشاره الإسلام» که احمد الحسن به آن استناد کرده، نمیتواند مدرک و منبعی برای این حدیث باشد؛ زیرا این کتاب محصول حدود یک قرن پیش است. منبع اصلی این حدیث، کتاب «دلائل الإمامه» مرحوم طبری است.
- اغلاط در نسخه «بشاره الإسلام»: صاحب کتاب «بشاره الإسلام» خود اعتراف به وجود اغلاط زیاد در این نسخه نموده و میگوید: «هذه النسخه کثیره الغلط وقد سقط منها بعض الحروف ویدل البعض وقد صححت بعضها بنظری القاصر بواسطه بعض الاخبار». ترجمه: «این نسخه غلط زیاد دارد و از آن بعضی حروف ساقط شده و بعضی دلالت میکند و من به نظر قاصر خود بعضی از آنها را با کمک بعضی اخبار تصحیح کردم». آیا ذکر این نسخه پر غلط توسط احمد الحسن و عدم مراجعه به منبع اصلی در کتاب «دلائل الإمامه» میتواند غیر مغرضانه باشد؟
- متن اصلی حدیث: با مراجعه به اصل حدیث در کتاب «دلائل الإمامه»، متن به این صورت است: «و من البصره: عبد الرحمن بن الأعطف بن سعد و أحمد بن ملیح و حماد بن جابر و أصحاب الکهف سبعه نفر مکسلمینا و أصحابه» (دلائل الامامه، ص318). همانطور که مشاهده میشود، اصل حدیث «احمد بن ملیح» است، نه «احمد و ملیح». این نشاندهنده اشتباه چاپی در کتاب «بشاره الإسلام» است.
- قرینه دیگر در «دلائل الإمامه»: در «دلائل الإمامه» حدیث دیگری قبل از حدیث مذکور ذکر شده که در آن به تعداد یاران حضرت از بلاد مختلف اشاره شده است: «و من البصره ثلاثه رجال و أصحاب الکهف و هم سبعه» (دلائل الإمامه، ص309). ترجمه: «و از بصره سه نفر و اصحاب کهف هفت نفر». این خود قرینهای دیگر است بر اینکه عبارت «احمد و ملیح» اشتباه چاپی در کتاب «بشاره الإسلام» میباشد؛ زیرا در غیر این صورت تعداد یاران از بصره چهار نفر میشود، در حالی که در روایت دیگر سه نفر ذکر شده است. همچنین، عبارت «احمد بن ملیح» با دو اسم دیگر یاران بصره که با نام پدر ذکر شدهاند، همخوانی دارد.
تعارض دوباره با حدیث امام صادق (علیه السلام)
علاوه بر مطالب فوق، حدیث مذکور باز هم با حدیث امام صادق (علیه السلام) که پیشتر ذکر شد، در تعارض است: «إلا أهل البصره فإنه لا یخرج معه منهم إنسان» (شرح الأخبار، ج3، ص366 و بحار الأنوار، ج52، ص307). ترجمه: «همانا از اهل بصره کسی همراه قائم خارج نمیشود». متاسفانه، برای رفع این تعارض، هنوز از جانب احمد الحسن و اتباعش، هیچ جمع عرفی معقول و عالمانهای مطرح نگردیده است.
جمعبندی نهایی:
تقطیع حدیث، آن هم حدیثی که به اعتراف خود صاحب کتاب «بشاره الإسلام» نسخهاش پرغلط است، و عدم مراجعه احمد الحسن به منبع اصلی آن، یعنی کتاب «دلائل الإمامه»، کاملاً بوی غرضورزی میدهد که هیچ توجیهی نمیتواند آن را درست کند. با مراجعه به حدیث در منبع اصلی آن، مشاهده میکنیم که اصل حدیث «احمد بن ملیح» است، نه «احمد و ملیح». همچنین، در روایتی دیگر تعداد افراد از بصره سه نفر اعلام شده که این مطلب مؤید دیگری بر صحت عبارت «احمد بن ملیح» و اشتباه چاپی عبارت «احمد و ملیح» است. مضافاً اینکه حدیث یاران بصره با حدیث امام صادق (علیه السلام) که فرمودند از اهل بصره کسی با قائم خروج نمیکند، تعارض دارد.
آیا کسی که عامدانه حدیث مذکور را تقطیع مغرضانه نموده و هیچ اشارهای هم به اصل حدیث در منبعش، یعنی کتاب «دلائل الإمامه» نمیکند، میتواند یمانی مذکور در روایات باشد؟ آیا کسی که در مباحث خود فقط احادیث خاصی را یک جانبه مطرح نموده و به احادیث معارض ــ در جهت فریب عوام مردم ــ هیچ اشارهای نمیکند، میتواند یمانی مذکور در روایات باشد؟
«ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُون» (سوره قلم، آیه 36). برای رضای خدا منصفانه تعقل و قضاوت کنیم تا راه را از چاه تشخیص دهیم. «إنَّ فی ذلِکَ لَعِبْرَهً لِأُولِی الْأَبْصار» (سوره نور، آیه 44).
پرسش های متداول (FAQ)
1. آیا روایاتی که از حضور یاران از بصره در بین اصحاب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سخن میگویند، معتبر هستند؟
بررسیهای دقیق نشان میدهد که روایات مورد استناد فرقه یمانی در این زمینه، از نظر سندی دارای ضعف بوده و اغلب از منابع اهل سنت نقل شدهاند که خود بزرگان شیعه مانند سید بن طاووس نیز مسئولیت صحت آنها را نپذیرفتهاند.
2. چرا احمد الحسن در استناد به روایات، نامهای اصلی را حذف میکند؟
این اقدام او به نظر میرسد که کاملاً مغرضانه باشد و با هدف فریب افکار عمومی و تطبیق دادن روایات بر ادعاهای خود صورت میگیرد. حجج الهی هرگز اقدام به تحریف یا تقطیع روایات نمیکنند.
3. آیا تعارض میان روایات مربوط به یاران بصره قابل حل است؟
بله، تعارض میان روایات با بررسی دقیق اسناد و متون آنها قابل حل است. همانطور که در مقاله بیان شد، روایات صحیح شیعه به صراحت نفی وجود یارانی از بصره در بین اصحاب خاص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دارند.
4. مفهوم «قانون معرفت حجت» که فرقه یمانی مطرح میکند، چیست؟ و آیا صحیح است؟
فرقه یمانی ادعا میکند که احمد الحسن حجت خداست و روایات باید بر او عرضه شوند تا وی صحت یا رد آنها را تأیید کند. اما این «قانون» فاقد مبنای روایی و عقلی معتبر است و در واقع ابزاری برای توجیه تحریفات و تناقضات در ادعاهای احمد اسماعیل بصری محسوب میشود.
5. آیا احمد الحسن همان یمانی موعود در روایات است؟
با توجه به اشکالات سندی روایات مورد استناد او، تعارضات با روایات صحیح شیعه، و روشهای او در تحریف و تقطیع متون روایی، نمیتوان احمد الحسن را یمانی موعود در روایات دانست. یمانی موعود، دارای ویژگیها و علائم مشخصی است که احمد اسماعیل بصری فاقد آنهاست.