
سوال:
با توجه به افشاگری سید حسین موسوی و همفکرانش، چگونه مدعی یمانی، احمد الحسن، میتواند ادعای رهبری الهی و «حاکمیت الله» بر انصار خود را داشته باشد، در حالی که ساختار مدیریتی فرقهاش در ایران دچار رکود، فساد، دروغگویی سازمانیافته، و انحصار قدرت شده است، تا جایی که مکتب نجف به اعتراضات مهم داخلی اعتنایی نمیکند؟
پاسخ:
نامه اعتراض و افشاگری سید حسین موسوی مبلغ یمانی و همکارانش، که فرقه یمانی آن را سانسور و مخفی نگه داشت، سندی است که صریحاً اعلام میکند هیچ برنامه و مدیریت صحیحی برای امور دعوت در ایران وجود ندارد. این وضعیت نشان میدهد که ادعای حاکمیت الهی در این فرقه، به یک ساختار مدیریتی دیکتاتورمنشانه و بیکفایت تبدیل شده است.
همچنین این نامه نشان میدهد که مکتب نجف و نمایندگان آن، تفکر «از صدر تا ذیل همه چیز باید انتصابی باشد» را ترویج میکردند. هر کس به این طرز تفکر انحصاری اعتراض میکرد، طرد و کنار گذاشته میشد.
اما رهبری فرقه یمانی و ممثلان آن در داخل ایران، نه تنها به نامه اعتراض و افشاگری سید حسین موسوی و همکارانش بیاعتنا بودند، بلکه به وضوح شخصیت او را تخریب و تحقیر کردند. بیاعتنایی مکتب نجف به حدی بود که شیخ عباس فتحی افشا کرد که سید واثق دستور داده است نامههای موسوی را نخوانده پاک کنند! و منابع تصریح میکنند که مکتب رسماً تره هم برای جناب موسوی خُرد نکرد.
این امر نشان میدهد که یا احمد بصری از وضعیت بیخبر بوده، یا با عدم پاسخگویی به این شکایتنامه، همدستی خود را با متخلفین مکتب نجف آشکار ساخته است.
ممثلان رسمی فرقه، حسین موسوی و کهندل را منافق خواندند و به انصار هشدار میدادند که از آنها دوری کنند، چرا که مکتب شریف بهزودی حکم ارتدادشان را صادر خواهد کرد. این حملات تا جایی پیش رفت که در سوئد، حسین موسوی رسماً شیطان خطاب شد. این حملات و تلاش برای منزوی ساختن حسین موسوی و عدم اعتنای کامل مکتب به شکایات او، بهوضوح نشاندهنده مطرود بودن حسین موسوی نزد رهبری فرقه است.
این رویکرد نشاندهنده آن است که هرگونه انتقاد داخلی یا درخواست اصلاحات در ساختار رهبری فرقه یمانی تحمل نمیشود و جایی ندارد. در نتیجه، این نامه افشاگری سید حسین موسوی هرگز در کانالهای رسمی فرقه مدعی یمانی منتشر نشد و کاملاً سانسور گردید.
این موارد، همراه با این حقیقت که یکی از امضاکنندگان اصلی نامه، یعنی آقای پورآذر، بعدها مستبصر گشت و از این فرقه اعلام برائت نمود، نشان دهنده فروپاشی ساختار ادعایی «حاکمیت الله» و صرفاً یک نزاع قدرت داخلی در یک فرقه منحرف است.
برای کشف جزئیات کامل این نامه اعتراضآمیز سانسور شده و افشاگری سید حسین موسوی که پرده از ساختار مدیریتی فاسد و بیاعتنایی رهبری فرقه یمانی برمیدارد، مطالعه مقاله اصلی «نامه اعتراض سید حسین موسوی علیه مکتب نجف» را اکیداً توصیه میکنیم.






