مقالات

نقد ادعای قائم آل محمد بودن یمانی در فرقه احمد الحسن بصری

مقدمه

یکی از ادعاهای فرقه احمد الحسن بصری این است که یمانی را همان قائم آل محمد می‌دانند. همان قائمی که با او بین رکن و مقام بیعت شده و زمین را پر از عدل داد می‌نماید.

حال به بررسی این ادعا می‌پردازیم:

استدلال اول قائمیت: تمسک به تعارض روایات

دیراوی، یکی از مبلغین این فرقه پوشالی در این زمینه استدلالی دارد که به آن اشاره می‌نماییم. وی می‌گوید:

امام صادق (صلوات الله علیه) فرموده‌اند: «کُلُ رَایَهٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. کافی، ج8، ص295. ترجمه: هر پرچمی که قبل از قیام قائم برافراشته شود صاحبش طاغوت است، غیر خدا عبادت می‌شود». بر این اساس، هر پرچمی قبل قیام قائم باطل و ضلالت است اما در روایات ذکر شده است که پرچم یمانی پرچم هدایت است. پس به تعارض برخورد می‌کنیم. تنها راه نجات از این تعارض این است که بگوییم: پرچم قائم، همان پرچم یمانی است و در حقیقت، قائم همان یمانی است.

حال به بررسی این استدلال می‌پردازیم:

1. نبود نص بر قائم بودن یمانی و توسل به استدلال‌های سست:

از این استدلال مضحک و آبکی و خنک فهمیده می‌شود که هیچ نصّی مبنی بر معرفی یمانی به عنوان قائم اهل بیت وجود ندارد زیرا اگر نصّی وجود می‌داشت، به این استدلال سست پناه نمی‌بردند.

2. اگر ملاک «پرچم هدایت» باشد، خراسانی و جعفری هم قائم‌اند:

با این استدلال آبکی فرقه همبوشی باید سید خراسانی را هم، همان قائم اهل بیت بداند زیرا در روایات از پرچم خراسانی هم به عنوان پرچم هدایت یاد شده است. و همچنین در روایات از پرچم جعفری هم تعریف و تمجید شده است پس لابد او هم قائم اهل بیت است!

3. حل تعارض روایات با قاعده عام و خاص:

و اما حل تعارض بین روایت «کُلُ رَایَهٍ…» و روایات مربوط به پرچم یمانی و خراسانی و جعفری به عام و خاص است. یعنی حکم عام «کُلُ رَایَهٍ…» به این سه پرچم تخصیص خورده‌ است. به همین راحتی! در روایات فراوانی اینگونه است که ابتدا اهل بیت (علیهم‌السلام) حکم کلّی و عامّی را بیان می‌کرده و بعدا اشاره به استثنائات این حکم می‌نمودند.

4. عدم وجود حتی یک روایت در معرفی یمانی به عنوان قائم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف):

همانطور که عرض شد، در هیچ روایتی از یمانی به عنوان قائم آل محمد (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) یاد نشده بلکه قائم آل محمد ‌(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را در روایات متواتری، امام دوازدهم حضرت حجت بن الحسن (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) معرفی نموده‌اند.

به نمونه‌ اندکی از این روایات در زیر دقت فرمایید:

یک) ضمن حدیثی پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به امام حسین (علیه‌السلام) فرمودند:

«أَنْتَ حُجَّهُ اللَّهِ ابْنُ حُجَّهِ اللَّهِ، وَ أَبُو حُجَجٍ تِسْعَهٍ مِنْ صُلْبِکَ تاسِعُهُمْ قَائِمُهُم».

ترجمه: تو حجت خدا پسر حجت خدا هستی و پدر حجج نه‌گانه از صلبت هستی، نهمین آن‌ها قائم آنان است.

(کتاب سلیم، ج2، ص940)

دو) عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: یَکُونُ تِسْعَهُ أَئِمَّهٍ بَعْدَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ تاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ.

ترجمه: می‌باشد نُه امام بعد از حسین بن علی، نهمین آنان قائم آن‌ها است.

(کافی، ج1، ص533)

سه) قال علی (علیه‌السلام): التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِکَ یَا حُسَیْنُ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ.

ترجمه: ای حسین! نهمین از فرزندان تو، او همان قائم به حق است.

(الامامه والتبصره، ص1)

چهار) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ وَ منْ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ قَالَ هوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْن.

ترجمه: پیامبر فرمودند: حبیب من! جبرئیل! قائم ما اهل بیت کیست؟ جیرئیل گفت: او نهمین فرزند حسین است.

(بحارالانوار، ج36، ص348)

پنج) تاسِعُهُمُ الْقَائِمُ الَّذِی یَمْلَأُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأَرْضَ نُوراً بَعْدَ ظُلْمَتِهَا وَ عَدْلًا بَعْدَ جَوْرِهَا.

ترجمه: نهمین آن‌ها همان قائمی است که زمین را خدا بوسیله او از نور و عدل پر می کند بعد از ظلم و جور زمین.

(همان، 253)

شش) وَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ تِسْعَهُ أَئِمَّهٍ تاسِعُهُمُ الْقَائِم.

(همان، ص254)

هفت) حَتَّى یَقُومَ قائِمُنَا التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْن.

(بحارالانوار، ج36، ص353)

هشت) قال الباقر (علیه‌السلام): إِنَّ قائِمَنَا علیه‌السلام هُوَ السَّابِعُ مِنْ وُلْدِی.

(همان، ص358)

نه) اِنَّ قائِمَنَا هُوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام لِأَنَّ الْأَئِمَّهَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله اثْنَا عَشَرَ الثَّانِی عَشَرَ هُوَ الْقَائِم.

(همان، ص391)

ده) قال الحسین (صلوات الله علیه): فی التَّاسِعِ مِنْ وُلْدِی سُنَّهٌ مِنْ یُوسُفَ وَ سُنَّهٌ مِنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ و هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ یُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِی لَیْلَهٍ وَاحِدَهٍ .

(بحارالانوار، ج51، ص132)

یازده) وَ الْأَئِمَّهُ التِّسْعَهُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ تاسِعُهُمْ مَهْدِیُّهُمْ وَ قَائِمُهُم.

(بحارالانوار، ج23، ص147)

دوازده) وَ تِسْعَهٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ و تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ ثُمَّ عَدَّهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ثُمَّ قَالَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَوْصِیَاءُ الْخُلَفَاءُ مِنْ بَعْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله.

(بحارالانوار، ج25، ص4)

5. علامت ظهور قائم بودن، غیر از خود قائم بودن است:

در قسمت قبل مشخص گردید که مراد اهل بیت از قائم اهل بیت امام دوازدهم حضرت حجت بن الحسن، آخرین وصی پیامبر می‌باشد که در احادیث دیگری، یمانی یکی از علائم ظهور ایشان ذکر شده است. بنابراین یمانی شخصیتی غیر از قائم اهل بیت می‌باشد زیرا او از علائم ظهور قائم محسوب می‌شود و علامت یک چیز، با خود آن چیز متفاوت است.

امام باقر (علیه‌السلام) ضمن حدیثی اشاره به برخی علائم ظهور کرده فرمودند:

«وَ خَرَجَ السُّفْیَانِیُّ مِنَ الشَّامِ وَ الْیَمَانِیُّ مِنَ الْیَمَنِ وَ خُسِفَ بِالْبَیْدَاءِ وَ قُتِلَ غُلَامٌ مِنَ آلِ مُحَمَّدٍ صلی‌الله‌علیه‌وآله بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّکِیَّهُ وَ جَاءَتْ صَیْحَهٌ مِنَ السَّمَاءِ بِأَنَّ الْحَقَّ فِیهِ وَ فِی شِیعَتِهِ فَعِنْدَ ذَلِکَ خُرُوجُ قَائِمِنَا…»

ترجمه: و خروج سفیانی از شام و یمانی از یمن و… پس در این هنگام خروج قائم ماست.

(کمال الدین، ج1، ص330 )

در روایت دیگری امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«خَمْسُ عَلَامَاتٍ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ الصَّیْحَهُ وَ السُّفْیَانِیُّ وَ الْخَسْفُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّهِ وَ الْیَمَانِی».

ترجمه: پنج علامت قبل قیام قائم است، صیحه و سفیانی و خسف و قتل نفس زکیه و یمانی.

(کافی، ج8، ص310)

و یا امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند:

«أَنَّ مِنْ عَلَامَاتِ خُرُوجِهِ خُرُوجَ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الشَّامِ وَ خُرُوجَ الْیَمَانِیِّ وَ صَیْحَهً مِنَ السَّمَاءِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ مُنَادٍ یُنَادِی بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیه».

(کمال الدین، ج1، ص327)

و دیگر روایات مربوطه که از آن‌ها دوگانگی شخصیت قائم (علیه‌السلام) از یمانی کاملا مشهود می‌باشد.

6. سستی استناد همبوشیان به روایت «کلّ رایه…»:

بعضی دیگر از مبلغین این فرقه پوشالی برای اثبات ادعای خود مبنی بر «انحصار هدایت در پرچم یمانی» به حدیث «کل رایه…» و یکی بودن شخصیت قائم و یمانی استناد می‌کنند که در خلال این بحث سستی این ادعا هم بر همگان عیان گشت.

جمع بندی استدلال اول:

  • آن شخصیتی که زمین را پر از عدل و داد نموده و خداوند امر او را در یک شب اصلاح می کند، نهمین فرزند امام حسین (علیه‌السلام) می‌باشد.
  • در هیچ روایتی اشاره به این نشده است که یمانی همان قائم اهل بیت (علیهم‌السلام) بوده بلکه خلاف آن در روایات ثابت است و بر دوگانگی این دو شخصیت تاکید شده است.
  • بر این اساس اگر کسی ادعای یمانی بودن نمود درحالیکه مقام قائم اهل بیت بودن را هم برای خویش قائل بود، به راحتی می‌توان پی به شیادی وی برد و او را در زمره مدعیان دروغین جای داد.

استدلال دوم قائمیت: کسی که یک غیبت دارد، یمانی است

یکی از عقائد مسلم در مذهب تشیع، قیام قائم اهل بیت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌باشد.

بر اساس نصوص فراوان و متواتر، قائمِ منتقم نهمین فرزند امام حسین (علیه‌السلام) بوده و ایشان همان کسی است که بین رکن و مقام با او بیعت می‌شود و زمین را پر از عدل و داد می‌نماید.

به علت طولانی نشدن مقاله، فقط به سه نص از احادیث متواتر در این زمینه اشاره می‌شود.

«عنْ یُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه‌السلام فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنْتَ الْقَائِمُ بِالْحَقِ فَقَالَ أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ لَکِنَّ الْقَائِمَ الَّذِی یُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَمْلَؤُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِی لَهُ غَیْبَهٌ یَطُولُ أَمَدُهَا…»

ترجمه: یونس بن عبدالرحمن می‌گوید که بر امام موسی بن جعفر (علیه‌السلام) وارد شدم و گفتم: ای پسر رسول خدا! شما همان قائم به حق هستید؟ حضرت فرمودند: من قائم به حق هستم اما آن قائمی که زمین را از دشمنان خدا پاک می‌کند و آن را از عدل پر می‌کند همانطور که از ظلم و جور پر شده او پنجمین از فرزندان من است و برای او غیبتی است که پایانش طول می‌کشد.

(کمال الدین، ج2، ص361)

به تصریح حدیث فوق، این امام دوازدهم است که زمین را پر از عدل و داد کرده و آن را از دشمنان پاک می‌نماید، نه شخص دیگری.

بعضی از مبلغین فرقه همبوشی گمان می‌کنند که:

«امام زمان دو غیبت دارد و اگر در حدیثی صحبت از یک غیبت شود، مراد شخص دیگری است».

اما با توجه به حدیث فوق می‌فهمیم که این گمان باطل بوده و تعبیر «لَهُ غَیْبَهٌ/ برای او غیبتی است» هم نسبت به امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در روایات به کار رفته است.

در حدیث دیگری امام باقر (علیه‌السلام) سخن از قائم به میان آورده و به برخی از علائم ظهور اشاره نموده و فرمودند:

«فَوَ اللَّهِ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَیْهِ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ یُبَایِعُ النَّاسَ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ وَ سُلْطَانٍ جَدِیدٍ مِنَ السَّمَاءِ أَمَا إِنَّهُ لَا یُرَدُّ لَه رَایَهٌ أَبَداً حَتَّى یَمُوت»‌.

ترجمه: به خدا قسم گویا نظر می‌کنم به سوی او بین رکن و مقام که با مردم بر امر جدید و کتاب جدید و سلطنت جدید از آسمان بیعت می‌کند، آگاه باشید هرگز پرچمی برای او برگشت ندارد [یعنی شکست ناپذیر است] تا اینکه می‌میرد.

(غیبت نعمانی، ص262)

همانطور که می‌دانیم عبارت «لَا یُرَدُّ لَه رَایَهٌ/ پرچمی برای او برگشت ندارد» از اوصاف مربوط به قائم آل محمد یعنی امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌باشد که در حدیث دیگری به این مطلب اشاره فرموده‌اند. بنابراین بیعت بین رکن و مقام در حدیث فوق هم مربوط به امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌باشد.

نکته: در ضمن حدیثی امام باقر (علیه‌السلام) سخن از قائم به میان آورده و به شباهت ایشان با پنج پیامبر اشاره فرموده و پرچم او را شکست ناپذیر اعلام فرموده و گفتند:

«إِنَّ فِی الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلی‌الله‌علیه‌وآله شَبَهاً مِنْ خَمْسَهٍ مِنَ الرُّسُل… و أَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَایَهٌ وَ إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِ خُرُوجِهِ خُرُوجَ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الشَّامِ و خُرُوجَ الْیَمَانِیِ مِنَ الْیَمَنِ وَ صَیْحَهً مِنَ السَّمَاءِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ مُنَادٍ یُنَادِی مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ».

ترجمه: همانا در قائم از آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شباهتی است از پنج رسول… و همانا پرچمی برای او برگشت ندارد و از علامات خروج قائم، خروج سفیانی از شام و خروج یمانی از یمن و صیحه‌ای از آسمان در ماه رمضان و ندا دهنده‌ای ندا می‌دهد از آسمان به اسمش و اسم پدرش.

(کمال الدین، ج1، ص327)

که به وضوح در این روایت بین شخصیت قائم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و یمانی جدایی وجود دارد و خروج یمانی از علائم خروج قائم شمرده شده است و آن پرچم شکست ناپذیر هم مربوط به پرچم قائم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌باشد.

لازم به ذکر است هیچ حدیثی مبنی بر این که «یمانی همان قائم آل محمد می‌باشد و اوست که زمین را پر از عدل و داد می‌کند» وجود ندارد بلکه بر خلاف آن روایت داریم که به نمونه‌ای از آن احادیث در بالا اشاره شد.

ناگفته نماند که همه امامان قائم به امر می‌باشند اما آن قائمی که منتقم از دشمنان است و زمین را پر از عدل و داد می‌کند، نهمین فرزند امام حسین (علیه‌السلام) می‌باشد و لاغیر.

اساساً لفظ «قائم» در روایات اشاره به امام دوازدهم دارد و امامان دیگر به این نام در روایات مطرح نیستند. لذا در روایات فراوانی فرموده‌اند که قائم، امام دوازدهم می‌باشد.

متاسفانه در فرقه همبوشی بر خلاف نصوص روایات، یمانی را هم به عنوان قائم معرفی نموده، آن هم قائمی که منتقم است و دنیا را پر از عدل و داد می‌نماید.

اینان معتقدند که:

«ما چندین قائم داریم و یمانی، همان قائمی است که دنیا را پر از عدل و داد کرده و با او بین رکن و مقام بیعت می‌شود و در نهایت، یمانی حکومت را مثل عروسی تحویل قائم دیگر -یعنی امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) – می‌دهد»

همانطور که ذکر شد، هیچ نص و دلیلی بر این ادعاها وجود ندارد و این ادعاها چیزی جز گزافه گویی نمی‌باشد.

البته در این مسیر، ادله‌ی بی‌ربطی از سوی مبلغین فرقه همبوشی ارائه می‌شود که در حال بررسی این ادله بودیم.

اینان برای اثبات قائمیت شخصیت یمانی می‌گویند:

امام باقر (علیه‌السلام) می فرماید: «سفیانی و قائم هر دو در یک سال خروج خواهند کرد». روایت فوق می‌گوید سفیانی و قائم خروجشان در یک زمان واحد می‌باشد لذا خودِ امام باقر در روایتی دیگر می‌فرماید: «خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک سال و ماه و روز واحد می باشد» و با توجه به اینکه سفیانی از علائم قبل از خروج امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌باشد پس آن قائمی که همزمان با سفیانی خروج می‌کند شخص دیگری است.

متاسفانه در این استدلال کودکانه از روانشناسی تلقین بهره جسته‌اند تا به اهداف شوم خود نائل آیند.

توضیح اینکه امام باقر (علیه‌السلام) فرمودند «سفیانی و قائم هر دو در یک سال خروج خواهند کرد». اما با استفاده از روانشناسی تلقین بلافاصله به مخاطب اینگونه القاء می‌شود که: «سفیانی و قائم خروجشان در یک زمان واحد می‌باشد».

عبارت «سفیانی و قائم در یک سال خروج می‌کنند» کاملا متفاوت با عبارت «سفیانی و قائم خروجشان در یک زمان واحد است» می‌باشد و کلام امام باقر (علیه‌السلام) ناظر به عبارت اول می‌باشد اما مبلغین این فرقه با سوء استفاده از روانشناسی تلقین، عبارت دوم را به مخاطب القاء می‌کنند.

با توجه به این نکته بسیار ساده و لو رفتن تدلیس مبلغین این فرقه پوشالی، از این احادیث نمی‌توان یکی بودن شخصیت قائم با یمانی را برداشت نمود.

مضافا اینکه این استدلال بر این پایه بنا شده بود که: «سفیانی قبل از ظهور امام زمان کشته می‌شود لذا آن قائمی که هم زمان با سفیانی است، شخصی غیر از امام زمان می‌باشد».

اما این پیش فرض در نظر همبوشیان مردود است زیرا احمد اسماعیل همبوشی معترف است که سفیانی قبل از امام زمان کشته نشده بلکه در زمان ظهور حضرت کشته می شود.

این اعتراف در کتاب سرگردانی احمدبصری، ص84، ثبت شده است که عکس آن در زیر ارائه می گردد.

Analysis-of-Prophetic-Flags
اعترافات احمد بصری در این تصویر: 1- امام زمان دنیا را پر از عدل و داد می‌کند. 2- حضرت عیسی در زمان امام 12 می‌آید. 3- 313 نفر یاران امام زمان هستند، نه یاران احمد. 4- امام زمان با سفیانی می‌جنگد.

پس با توجه به این دو اشکال مطرح شده، نمی‌توان از این استدلال نتیجه گرفت که یمانی قائم می‌باشد. البته اشکالات دیگری هم به این استدلال بار می‌شود که به همین مقدار کفایت می‌نماییم.

استدلال سوم قائمیت: یمانی صاحب پرچم هدایت است

در ادامه استدلال کودکانه برای اثبات قائمیت شخصیت یمانی می‌گویند:

صفار از امام صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند که ایشان به مفضل فرمودند: «ای مفضل هر بیعتی قبل از ظهور قائم بیعت کفر و نفاق و خدعه است پس لعنت خدا بر بیعت کننده و بیعت گیرنده باد». ملاحظه: روایت فوق هر بیعتی قبل از ظهور قائم را لعنت می‌کند لذا اگر قائم فوق را امام مهدی محمد بن الحسن علیه‌السلام بدانیم پس یمانی صاحب پرچم هدایت را نیز لعنت می‌کند. پرچم هدایت که نمی‌تواند ملعون باشد پس قائم در روایت فوق همان یمانی است و هر کسی که قبل از ظهور یمانی با کسی غیر از یمانی بیعت می‌کند لعنت خدا بر او شامل می‌گردد.

اما بررسی استدلال و جواب:

از این استدلال مضحک فهمیده می‌شود که هیچ نصی مبنی بر معرفی یمانی به عنوان قائم اهل بیت وجود ندارد زیرا اگر نصّی وجود می‌داشت، به این استدلال سست پناه نمی‌بردند.

اگر بپذیریم که بیعت با صاحبان پرچم هدایت جایز باشد، اینکه حضرت فرمودند «هر بیعتی…» ، حکم عامی است که این حکم عام به وسیله پرچم خراسانی و یمانی و جعفری تخصیص می‌خورد و بر این اساس دیگر نمی‌توان قائمیت را برای یمانی ثابت نمود.

در روایات فراوانی اینگونه است که ابتدا اهل بیت (علیهم‌السلام) حکم کلّی و عامّی را بیان می‌کرده و بعدا اشاره به استثنائات این حکم می‌نمودند. به همین راحتی!

اگر هم شرعیت بیعت با صاحبان پرچم هدایت قبل از ظهور را نپذیریم، باز هم استدلال همبوشیان ناتمام بوده و نمی‌توانند قائمیت را برای یمانی از این حدیث اثبات نمایند.

در این فرض، معنای روایت اینگونه می شود که: حتی پرچم‌های هدایت هم، مردم را به بیعت با خود تشویق و ترغیب نمی‌کنند و بیعت مختص اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌باشد.

ناگفته نماند که بر اساس استدلال کودکانه فرقه همبوشی، پیروان این فرقه باید قائل به قائمیت سید خراسانی هم ‌باشند زیرا او هم از علائم قبل ظهور بوده و خروجش، هم زمان با سفیانی است و پرچمش هم، پرچم هدایت می‌باشد. 

استدلال چهارم قائمیت: یمانی، مرد صاحب شمشیر است

یکی از پایه‌های استدلال در اثبات قائمیت یمانی، حدیث زیر می‌باشد.

«أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْقَائِمِ فَقَالَ کُلُّنَا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى یَجِیءَ صَاحِبُ السَّیْفِ فَإِذَا جَاءَ صَاحِبُ السَّیْفِ جَاءَ بِأَمْرٍ غَیْرِ الَّذِی کَانَ. ترجمه: از وی -یعنی امام صادق (علیه‌السلام) – در مورد قائم سوال شد پس فرمود: همه ما قائم به امر خدا هستیم یکی پس از دیگری تا اینکه صاحب شمشیر بیاید پس زمانیکه صاحب شمشیر بیاید با امری غیر از آنچه که بوده است می‌آید. (کافی، ج1، ص536)». توضیح: صاحب شمشیر فرزند امام مهدی می‌باشد طبق روایت زیر… از امیر المومنین علی (علیه‌السلام) روایت است که فرمودند: «…مردی قبل از مهدی از خاندانش از سمت مشرق خارج می‌شود شمشیر را هشت ماه روی دوش حمل می‌کند. (کتاب الممهدون، کورانی، ص110)». توجه: قائمی که در روایت فوق صاحب شمشیر است همان فرزند امام مهدی می‌باشد که قائم به امر پدرش و همان یمانی است».

اما بررسی استدلال فوق:

1. ادعایی بی‌دلیل برای تعیین «صاحب سیف»:

همانطور که مشاهده فرمودید، در این استدلال برای تعیین صاحب سیف به روایت دیگری استناد شده است که در آن روایت، نه صحبتی از قائم است و نه صحبتی از صاحب سیف ونه صحبتی از یمانی! حال چگونه اینان فهمیدند که آن مردی که قبل از امام مهدی می‌آید همان قائم و یمانی بوده و صاحب سیف می‌باشد، فقط خدا می‌داند و بس!

2. نصّ صریح درباره قائم بودن نهمین فرزند حسین (علیه‌السلام):

مراد از صاحب شمشیر همان شخصیتی است که منتقم بوده و زمین را پر از عدل و داد می‌کند و بین رکن و مقام با او بیعت می‌شود و بر طبق روایات متواتر این شخصیت، کسی نیست جز نهمین فرزند امام حسین (علیه‌السلام) یعنی امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) .

در زیر به نمونه‌ای از نصوص روایات در این زمینه اشاره می‌شود تا به گزافه گویی فرقه پوشالی همبوشی در مورد قائمیت یمانی پی ببرید.

روزی جبرئیل امین در محضر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود که امام حسین ‌(علیه‌السلام) وارد می‌شوند.

«فَقَالَ جَبْرَئِیلُ مَنْ هَذَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله ابْنِی فَأَخَذَهُ النَّبِیُّ صلی‌الله‌علیه‌وآله فَأَجْلَسَهُ عَلَى فَخِذِهِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ أَمَا إِنَّهُ سَیُقْتَلُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ مَنْ یَقْتُلُهُ قَالَ أُمَّتُکَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله أُمَّتِی تَقْتُلُهُ قَالَ نَعَمْ وَ إِنْ شِئْتَ أَخْبَرْتُکَ بِالْأَرْضِ الَّتِی یُقْتَلُ فِیهَا فَأَشَارَ جَبْرَئِیلُ إِلَى الطَّفِّ بِالْعِرَاقِ وَ أَخَذَ عَنْهُ تُرْبَهً حَمْرَاءَ فَأَرَاهُ إِیَّاهَا فَقَالَ هَذِهِ مِنْ تُرْبَهِ مَصْرَعِهِ فَبَکَى رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله فَقَالَ لَهُ جَبْرَئِیلُ لَا تَبْکِ فسَوْفَ یَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُمْ بِقَائِمِکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله حَبِیبِی جَبْرَئِیلُ وَ مَنْ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ قَالَ هوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام».

ترجمه: جبرئیل گفت این کیست؟ پیامبر فرمودند: فرزندم هست سپس او را گرفته و بر پای خود نشاندند. جبرئیل گفت: آگاه باش که او به زودی کشته می‌شود. پیامبر فرمودند: چه کسی او را می‌کشد؟ جبرئیل گفت: امت تو. رسول خدا فرمودند: امت من؟ جبرئیل گفت: بله. اگر می‌خواهی خبر دهم تو را از سرزمینی که در آن کشته می‌شود پس اشاره نمود به سرزمین طف در عراق و خاک قرمزی از آن را گرفت و نشان پیامبر داد و گفت: این خاک از خاک قتلگاه اوست سپس رسول خدا گریه کردند، جبرئیل گفت: گریه نکن، در آینده خداوند بوسیله قائم شما اهل بیت از آن‌ها انتقام می‌گیرد. پیامبر فرمودند: حبیب من جبرئیل، قائم ما اهل بیت کیست؟ گفت: او نهمین از فرزندان حسین است.

3. روایت اهل‌سنت، نه دلیل قائمیت است و نه مورد پذیرش شیعه:

علاوه بر اینکه روایت امیرالمومنین (علیه‌السلام) هیچ ارتباطی با ادعای قائمیت یمانی ندارد -که در نکته 1 به آن اشاره شد- ناقل این روایت سنیان بوده لذا استناد به این حدیث سنی در مباحث، هیچ دردی را دوا نخواهد نمود.

همانطور که می‌دانید در روایات به ما دستور داده‌اند که:

«لَا تَأْخُذَنَ مَعَالِمَ دِینِکَ عَنْ غَیْرِ شِیعَتِنَا»

ترجمه: حتما معالم دینت را از غیر شیعیان ما نگیر.

(بحارالانوار، ج2، ص82)

اخذ معالم دین از غیر شیعیان، در روایات مورد منع واقع شده است. امام کاظم (علیه‌السلام) ضمن حدیثی فرمودند:

«لَا تَأْخُذَنَّ مَعَالِمَ دِینِکَ عنْ غَیْرِ شِیعَتِنَا فإِنَّکَ إِنْ تَعَدَّیْتَهُمْ أَخَذْتَ دِینَکَ عَنِ الْخَائِنِینَ الَّذِینَ خَانُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ خَانُوا أَمَانَاتِهِمْ إِنَّهُمُ اؤْتُمِنُوا عَلَى کِتَابِ اللَّهِ فَحَرَّفُوهُ وَ بَدَّلُوهُ فَعَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللَّهِ وَ لَعْنَهُ رَسُولِهِ وَ لَعْنَهُ مَلَائِکَتِهِ وَ لَعْنَهُ آبَائِیَ الْکِرَامِ الْبَرَرَهِ وَ لَعْنَتِی وَ لَعْنَهُ شِیعَتِی إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَه».

ترجمه: معالم دینت را از غیر شیعه ما فرا مگیر زیرا اگر از ایشان بگذرى (و معالم دین را از شیعیان یاد نگیرى) دینت را از خیانتکارانی که به خدا و رسول او و به امانات ایشان خیانت و نادرستى کردند فرا گرفته‌اى، خیانتکاران را بر کتاب خداوند امین گردانیدند پس آنان کتاب خدا را تحریف و تبدیل کردند، پس لعنت خدا و پیامبر و فرشتگان او و لعنت پدران گرامى و نیکو کردارم و لعنت من و لعنت شیعه ام تا روز قیامت بر ایشان باد.

(وسائل الشیعه، ج27، ص150)

4. نقل ناقص حدیث توسط فرقه همبوشی:

متاسفانه همین حدیث سنی را هم ناقص ذکر نموده‌اند و معمولا انتهای حدیث را سه نقطه می‌گذارند زیرا در صورت نقل کامل آن، فرقه خودشان زیر سوال می‌رود.

در زیر حدیث را کاملا نقل نموده تا علت تقطیع حدیث را از سوی همبوشیان متوجه شوید.

«إذا بعث السفیانی إلى المهدی جیشا فخسف بهم بالبیداء، و بلغ ذلک أهل الشام، قالوا لخلیفتهم: قد خرج المهدی فبایعه و ادخل فی طاعته و إلّا قتلناک، فیرسل إلیه بالبیعه، و یسیر المهدی حتى ینزل بیت المقدس، و تنقل إلیه الخزائن، و تدخل العرب و العجم و أهل الحرب و الروم و غیرهم فی طاعته من غیر قتال حتى تبنى المساجد بالقسطنطینیه و ما دونها، و یخرج قبله رجل من أهل بیته بأهل الشرق، و یحمل السیف على عاتقه ثمانیه أشهر یقتل و یمثّل و یتوجّه إلى بیت المقدس، فلا یبلغه حتى یموت».

ترجمه: زمانی که سفیانی لشکری را به سوی مهدی می‌فرستد، در بیداء زمین آن‌ها را در خود فرو می‌برد. این خبر به اهل شام می‌رسد، پس به خلیفه خود می‌گویند: مهدی خروج کرده، با او بیعت کن و در اطاعتش داخل شو، وگرنه تو را به قتل می‌رسانیم. پس او برای بیعت به سوی مهدی می‌فرستد و مهدی می‌آید تا به بیت المقدس می‌رسد، خزاین به او منتقل می‌شود و عرب، عجم، اهل جنگ، رومی‌ها و غیر آن‌ها بدون جنگ در اطاعتش در می‌آیند تا آنکه مساجدی در قسطنطنیه و غیر آن ساخته می‌شود و قبل از او مردی از اهل بیتش در مشرق خروج می‌کند و هشت ماه شمشیر را بر دوشش حمل می‌کند، می‌کشد و مُثله می‌کند و به سمت بیت المقدس می‌آید، پس به آن نمی‌رسد تا می‌میرد.

(التشریف بالمنن، ص139)

(نکته: مُثله کردن: بریدن گوش و بینی و… شخصی که کشته شده است.)

این روایت را آقای کورانی از کتاب سید بن طاووس نقل می‌نماید و مرحوم سید هم این روایت را از کتاب الفتن نعیم بن حماد سنی مذهب ذکر می‌نماید.

5. اشکال در حدیث خروج صاحب شمشیر از نظر مرحوم سید بن طاووس:

لازم به ذکر است که مرحوم سید بن طاووس این حدیث را قبول نداشته و بعد از نقل این روایت می‌گوید:

«هکذا رأیت الحدیث، و فیه نظر»

ترجمه: اینچنین حدیث را دیدم و در آن نظر [و اشکال] است.

وی روایات نعیم بن حماد را در کتابش نقل نموده اما بررسی صحت و سقم احادیث آن را بر عهده خوانندگان می‌نهد تا سرزنشی متوجه‌اش نگردد.

«فمن وقف على شیء ممّا ذکرناه و رآه یخالف الحقّ الذی کنّا رویناه أو عرفناه فالدرک على من رواه و نحن بریئون من الملامه فی الدنیا و یوم القیامه، فإنّنا قصدنا کشف ما أشار إلیه، فإنّ المصنّف نعیم بن حمّاد ما هو من رجال شیعه أهل بیت النبی صلوات اللّه علیه و آله».

(التشریف بالمنن فی التعریف بالفتن، سید بن طاووس، ص214)

6. زنده بودن سفیانی تا زمان ظهور امام زمان:

از این حدیث «بعث السفیانی إلى المهدی جیشا» فهمیده می‌شود که کار سفیانی قبل از امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) تمام نشده و کشته نمی‌شود. بر خلاف تصور برخی مبلغین همبوشی که در استدلالات خود طوری وانمود می‌کنند که سفیانی قبل از ظهور امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) کشته می‌شود.

به تصریح روایت فوق، سفیانی سپاهی را به طرف امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) گسیل می‌دارد که آن سپاه در سرزمین بیداء فرو می‌رود.

لازم به ذکر است که احمد بصری هم در کتاب سرگردانی به زنده بودن سفیانی در زمان ظهور امام زمان اشاره دارد.

7. اشتباه فرقه همبوشی درباره هویت «مرد مشرق» پیش از ظهور امام زمان:

فرقه همبوشی گمان می‌کنند که آن مردی که قبل از امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) هشت ماه می‌جنگد، یمانی می‌باشد اما غافل از اینکه اگر این شخص یمانی باشد، وی قبل از امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌میرد زیرا در حدیث اینگونه آمده بود که:

«و قبل از او مردی از اهل بیتش در مشرق خروج می‌کند و هشت ماه شمشیر را بر دوشش حمل می‌کند، می‌کشد و مُثله می‌کند و به سمت بیت المقدس می‌آید پس به آن نمی‌رسد تا می‌میرد».

و این در حالی است که فرقه همبوشی معتقد است یمانی زنده می‌ماند و بعد از امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به حکومت می‌رسد.

به همین دلیل همواره انتهای حدیث را نقل نمی‌کنند تا بتوانند از قسمت ابتدای حدیث به نفع خود سود جویند.

8. تناقض حدیث با باور معصومیت یمانی در عقیده همبوشیان:

علی فرض صحت این حدیث، قطعا این حدیث به یمانی ارتباطی ندارد زیرا بر طبق اعتقاد همبوشیان، یمانی معصوم می‌باشد در حالی که در این حدیث آمده است آن شخص خروج کننده، مُثله می‌کند و همگان می‌دانیم مثله کردن عملی است که در روایات مورد نهی واقع شده است.

9. «مثله کردن»؛ دلیلی بر مذموم بودن خروج‌کننده:

همین مُثله کردن، خود قرینه‌ای است که اساساً این شخص خروج کننده مذموم بوده، نه اینکه مورد تایید باشد.

10. ردّ فرزندی خروج‌کننده از امام زمان بر اساس تحلیل روایات «من أهل بیته»:

عبارت «رجل من أهل بیته» ظهوری در فرزندی این شخص برای امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) ندارد بلکه می‌تواند مراد از این عبارت سید بودن آن شخص خروج باشد.

با مقایسه دو حدیث زیر شما هم ادعای ما را تصدیق می‌نمایید.

«عنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ سَمِعْت أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیه‌السلام یَقُولُ إِذَا ظَهَرَتْ رَایَهُ الْحَقِّ لَعَنَهَا أَهْلُ الْمَشْرِقِ وَ أَهْلُ الْمَغْرِبِ أَ تَدْرِی لِمَ ذَاکَ قُلْتُ لَا قَالَ لِلَّذِی یَلْقَى النَّاسُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ قَبْلَ خُرُوجِهِ».

ترجمه: زمانی که پرچم حق ظاهر شود، اهل مشرق و مغرب آن را لعن می‌کنند. آیا می‌دانی چرا؟ گفتم: نه، حضرت فرمودند: به خاطر آنچه که از اهل بیتش قبل خروجش به مردم می‌رسد و ملاقات می‌کنند.

«عنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام أَنَّهُ قَالَ: إِذَا رُفِعَتْ رَایَهُ الْحَقِّ لَعَنَهَا أَهْلُ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ قُلْتُ لَهُ مِمَّ ذَلِکَ قَالَ مِمَّا یَلْقَوْنَ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ».

ترجمه: زمانی که پرچم حق بلند شود اهل مشرق و مغرب آن را لعن می‌کنند، عرض کردم: چرا؟ حضرتش فرمودند: به خاطر آنچه که از بنی‌هاشم می‌رسد و ملاقات می‌کنند.

همانطور که مشاهده فرمودید، در حدیث اول عبارت «من اهل بیته» وجود دارد و در حدیث مشابه بعدی، عبارت «من بنی‌هاشم» وجود دارد لذا عبارت «من اهل بیته» ظهوری در فرزندی آن مرد خروج کنند ندارد بلکه ممکن است مراد سید بودن آن شخص باشد.

در روایت داریم که: قبل از خروج امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) 12 نفر از سادات قیام می‌کنند و مردم را به خودشان فرا می‌خوانند. (غیبت شیخ طوسی، ص437)

11. تردیدسازی درباره عبارت «فلا یبلغه حتى یموت»:

ناظم العقیلی -یکی از سران این فرقه- می‌کوشد تا در عبارت «فلا یبلغه حتى یموت» تردید ایجاد نماید که با مراجعه به نسخه خطی کتاب نعیم بن حماد، غرض ورزی ناظم العقیلی بر همگان روشن می‌شود.

در تصویر زیر، قدیمی‌ترین نسخه خطی کتاب الفتن ابن حماد سنی مذهب تقدیم می‌گردد.

Debunking-False-Mahdavi-Narratives

استدلال پنجم قائمیت: قُوّام بودن مهدیین

پیش از ورود به اصل بحث، ابتدا باید مقدمه‌ای را تبیین نماییم:

مقدمه‌ی استدلال پنجم: مسئله رجعت

یکی از مباحث اعتقادی مهم، بحث رجعت می‌باشد. رجعت در لغت به معنای بازگشت بوده و در اصطلاح به معنای زنده شدن در دنیا پس از مردن می باشد.

در ادعیه و احادیث و روایات متواتری سخن از این امر اعتقادی به میان آمده که بر اهل تحقیق مخفی نمی‌باشد. خداوند متعال هم در قرآن، آیاتی را به این موضوع اختصاص داده است.

قسمی از افرادی که رجعت می‌کنند، حضرات معصومین (علیهم‌السلام) می‌باشند که در ادعیه و زیارات و روایات به این مطلب اشاره شده است. مثلا در زیارت از راه دور پیامبر و ائمه معصومین (علیهم‌السلام) می‌خوانیم:

«إِنِّی مِنَ الْقَائِلِینَ بِفَضْلِکُمْ مُقِرٌّ بِرَجْعَتِکُم».

ترجمه: همانا من از جمله کسانی هستم که معتقد به فضل شمایم و به رجعت شما اقرار دارم.

(بحارالانوار، ج53، ص97)

و یا در زیارت آل‌یس می‌خوانیم:

«وَ أَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لَا رَیْبَ فِیهَا»

ترجمه: و همانا رجعت شما حق است و شکی در آن نیست.

و یا در زیارت جامعه می‌خوانیم:

«مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُم»

ترجمه: تصدیق کننده‌ام رجعت شما را.

و ادله فراوان دیگر.

(نکته: مختصرا عرض نماییم که این فرقه پوشالی، رجعت مطرح شده در روایات و آیات را قبول نداشته و تمامی ادله مربوطه را به رجعت مثالی -که همان رجعت اوصافی بهائیان است- توجیه می‌کنند. مثلا اگر در روایات داریم که جناب سلمان رجعت می‌کنند، این فرقه می‌گویند: یعنی شخصی با اوصاف و ویژگی‌های سلمان در لشکر امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) وجود دارد، نه اینکه واقعا سلمان زنده شده و رجعت نماید.)

با توجه به ادله نقلی فراوان فهمیده می‌شود که پس از وجود نازنین امام عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) زمین خالی از حجت نبوده و امامان دیگر -که رجعت کرده‌اند- وجود خواهند داشت تا وعده الهی «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون» تحقق یابد.

مرحوم علامه مجلسی از کتاب علل الشرایع محمد بن علی بن ابراهیم نقل می‌کند که:

«أَخْبَرَ اللَّهُ تَعَالَى نَبِیَّهُ صلی‌الله‌علیه‌وآله فِی کِتَابِهِ مَا یُصِیبُ أَهْلَ بَیْتِهِ بَعْدَهُ مِنَ الْقَتْلِ وَ الْغَصْبِ وَ الْبَلَاءِ ثُمَّ یَرُدُّهُمْ إِلَى الدُّنْیَا وَ یَقْتُلُونَ أَعْدَاءَهُمْ وَ یُمَلِّکُهُمُ الْأَرْضَ وَ هُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُون وَ قَوْلُهُ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ الْآیَهَ».

ترجمه: خداوند در کتاب خود به پیامبرش خبر داد از آنچه که به اهل بیتش بعد از او می‌رسد -از کشته شدن و غصب و بلاء- سپس آن‌ها را به دنیا بر می‌گرداند و می‌کشند دشمنانشان را و آن‌ها را مالک زمین می‌کند و این گفته خدا در قرآن است که می‌فرماید: ‌”به تحقیق در زبور از بعد ذکر نوشتیم که همانا زمین را بندگان صالح من به ارث برند” (انبیاء، 105) و همچنین می‌فرماید: “خدا وعده داد به کسانی که ایمان آورده از شما وعمل صالح انجام داده…” تا آخر آیه (نور، 55)».

(بحارالانوار، ج53، ص117)

امام باقر (علیه‌السلام) در حدیثی آل محمد (علیهم‌السلام) را بندگان صالح خدا و وارثین زمین معرفی فرمودند.

«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ».

ترجمه: امام باقر (علیه‌السلام) در مورد آیه «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» فرمودند: آن‌ها آل محمد (علیهم‌السلام) هستند.

(بحارالانوار، ج24، ص358)

در حدیث دیگری حضرتش فرمودند:

«هم أصحاب المهدی فی آخر الزمان».

ترجمه: آنان اصحاب مهدی در آخرالزمان هستند.

(تاویل الآیات الظاهره، ص326)

در حدیث دیگری امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«إِنَّ لِعَلِیٍّ علیه‌السلام فِی الْأَرْضِ کَرَّهً مَعَ الْحُسَیْنِ ابْنِهِ… ثُمَّ کَرَّهً أُخْرَى مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلیه‌الله‌علیه‌وآله حَتَّى یَکُونَ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ وَ تَکُونَ الْأَئِمَّهُ علیهم‌السلام عُمَّالَهُ…

ترجمه: همانا برای علی (علیه‌السلام) در زمین بازگشتی است به همراه فرزندش حسین ‌(علیه‌السلام)… سپس بازگشت دیگری دارد همراه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تا اینکه خلیفه در زمین باشد و ائمه (علیهم‌السلام) کارگزاران او باشند.

(بحارالانوار، ج53، ص74)

و ادله‌ی فراوان دیگری که دلالت بر حکومت ائمه معصومین (علیهم‌السلام) در دوران رجعت دارد.

پس پر واضح گشت که اهل بیت (علیهم‌السلام) پس از امام عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) مالک زمین گشته و حکومت عدل الهی را ادامه می‌دهند.

در حدیثی هم اشاره گشت که اصحاب امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و کارگزاران ایشان هم جزو وارثین زمین محسوب می‌شوند.

با توجه به این حدیث، اطلاق وارثین زمین بر کارگزاران ائمه رجعت کننده استبعادی نداشته و معقول به نظر می‌رسد.

پس از ذکر این مقدمه، به ادامه نقد ادله قائمیت یمانی پرداخته تا هرچه بهتر با عوام فریبی‌های این فرقه آشنا شویم.

اصل استدلال پنجم: قُوّام بودن مهدیین

فرقه همبوشی با تمسک به حدیثی دیگر، بحث قائمیت مهدیین -علی فرض پذیرش وجود آن‌ها- را پیش می‌کشند. به استدلال بسیار سست این فرقه در زیر دقت فرمایید:

امام باقر (صلوات الله علیه) در مورد فضیلت کوفه مطالبی بیان داشته و فرمودند: «فِیهَا یَکُونُ قَائِمُهُ وَ الْقُوَّامُ مِنْ بَعْدِه. ترجمه: در آن قائمش می‌باشد و همچنین قائمین بعد از او». – قوّام جمع قائم می‌باشد و روایت فوق بر مهدیین که بعد از امام مهدی علیه السلام در وصیت رسول خدا ذکر شده اشاره دارد که همه آن‌ها قائم به امر پدرانشان و امر خداوند متعال می‌باشند چون آن‌ها حجج خداوند هستند.

حال به بررسی و تبیین این استدلال می‌پردازیم:

1. تحمیل عنوان «مهدیین» بر حدیث قُوّام؛ برداشت بی‌پایه همبوشیان:

همبوشیان این حدیث را در زمره احادیث مهدیین ذکر می‌کنند اما همانطور که ملاحظه فرمودید در این حدیث هیچ صحبتی از مهدیین نشده است. حال چگونه عزیزان همبوشی فهمیدند که مراد از این قُوّام، مهدیین می‌باشند، والله العالم!

2. مراد از قُوّام پس از امام زمان، ائمه رجعت کننده و کارگزاران است:

با توجه به آنچه که در مقدمه خدمت عزیزان مخاطب عرض شد، واضح گشت که اهل بیت (علیهم‌السلام) پس از امام عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) مالک زمین گشته و حکومت عدل الهی را ادامه می‌دهند بنابراین مراد از عبارت «وَ الْقُوَّامُ ِمنْ بَعْدِه» همان ائمه رجعت کننده و کارگزاران ایشان می‌باشند.

3. کاربرد لفظ «قُوّام» برای غیر معصومین در روایات:

این گمان که قُّوام باید معصوم باشند، باطل بوده و در روایات این لفظ بر غیر معصومین هم اطلاق شده است. لذا اطلاق این لفظ بر کارگزاران امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و یا بر کارگزاران ائمه رجعت کننده صحیح می‌باشد. به روایت زیر دقت فرمایید:

«عَنْ عَبْدِ الْمَلِکِ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: قُمْتُ مِنْ عِنْدِ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام فَاعْتَمَدْتُ عَلَى یَدِی فَبَکَیْتُ فَقَالَ مَا لَکَ فَقُلْتُ کُنْتُ أَرْجُو أَنْ أُدْرِکَ هَذَا الْأَمْرَ وَ بِیَ قُوَّهٌ فَقَالَ أَ مَا تَرْضَوْنَ أَنَّ عَدُوَّکُمْ یَقْتُلُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ أَنْتُمْ آمِنُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّهُ لَوْ قَدْ کَانَ ذَلِکَ أُعْطِیَ الرَّجُلُ مِنْکُمْ قُوَّهَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا وَ جُعِلَتْ قُلُوبُکُمْ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ لَوْ قُذِفَ بِهَا الْجِبَالَ لَقَلَعَتْهَا وَ کُنْتُمْ قُوَّامَ الْأَرْضِ وَ خُزَّانَهَا».

ترجمه: عبدالملک گوید: نزد امام باقر (علیه‌السلام) بودم، دستم را ستون کردم و از جا برخاستم، گریه‌ام گرفت، ایشان پرسید: چه شده؟ گفتم: امید داشتم که این امر را درک کنم درحالی که من نیرویی داشته باشم. ایشان فرمودند: آیا راضی نمی‌شوید که دشمنانتان به جان هم افتاده‌اند و یکدیگر را می‌کشند و شما در خانه‌هایتان ایمن هستید؟ اگر دولت ما برپا شود هر فرد از شما نیروى چهل نفر را خواهد داشت، و دل‌هاى شما مانند آهن چنان سخت و استوار گردد که اگر به سوى کوه پرتاب شود کوه را سوراخ کند در حالی که شما قُوّام زمین و خُزّان آن هستید.

مرحوم علامه مجلسی در شرح فراز آخر حدیث می‌فرمایند:

«”و کنتم قوام الأرض” أی القائمین بأمور الخلق و الحُکّام علیهم فی الأرض».

ترجمه: «و کنتم قوام الارض» یعنی قیام کنندگان به امور خلق و حُکّام بر خلق در زمین.

(مرآه العقول، ج26، ص322)

همانطور که مشاهده فرمودید، کلمه قُوّام در حدیث فوق بر غیر معصومین هم اطلاق شده است.

4. تناقض حضور احمد اسماعیل با ترتیب زمانی قُوّام در روایت:

با فرض پذیرش ارتباط عبارت «وَ الْقُوَّامُ ِمنْ بَعْدِه» با مهدیین، از عبارت «فِیهَا یَکُونُ قَائِمُهُ وَ الْقُوَّامُ مِنْ بَعْدِه» فهمیده می‌شود که این قوّام بعد از امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌آیند اما اعتقاد همبوشیان این است که اولین این قوّام -یعنی احمد اسماعیل همبوشی- قبل از امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) آمده است.

لذا با توجه به این حدیث، احمد اسماعیل همبوشی مدعی دروغینی بیش نیست.

5. قائمِ عدل‌گستر، تنها امام دوازدهم است:

همانطور که بارها ذکر گردید، آن قائمی که دنیا را پر از عدل داد می‌کند کسی نیست جز وجود نازنین آقا امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و لا غیر.

لذا این گمان که قبل از امام زمان (علیه‌السلام) ، قائم دیگری وجود دارد که او زمین را پر از عدل و داد می‌کند، گمانی باطل و شیطانی می‌باشد. جهت طولانی نشدن مطلب، به احادیث زیر مراجعه فرمایید:

  • بحارالانوار ج51، ص5، ح11
  • و ج51، ص145، ح13
  • ج51، ص151، ح6
  • ج51، ص154، ح4
  • ج51، ص156، ح1
  • ج52، ص322، ح30
  • کمال الدین، ج1، ص258

و ده‌ها روایت و نصوص متواتر و فراوان دیگر که نص در این است امام دوازدهم زمین را پر از عدل و داد می‌کند.

ای کاش همبوشیان عزیز هم برای اثبات ادعای خود -که یمانی قائم است و او زمین را پر از عدل و داد می‌کند- بتوانند حداقل یک نص از منابع معتبر ارائه کنند، ای کاش…

ادعاهای فرقه احمد الحسن بصری - قائم آل محمد

جمع‌بندی ادعای اینکه یمانی همان قائم آل محمد است

فرقه احمد اسماعیل با تحریفی آشکار، یمانی را قائم آل محمد (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) معرفی می‌کند، حال آنکه این ادعا در هیچ یک از روایات شیعه وجود ندارد. بر اساس روایات فراوان و متواتر، قائم آل محمد، نهمین فرزند امام حسین (علیه‌السلام) است که خداوند در یک شب امر او را اصلاح می‌کند و با ظهورش زمین را از عدل و قسط پر می‌سازد. هیچ نصی بر قائم بودن یمانی در دست نیست و تلاش برای اثبات آن با استدلال‌های ناتمام، تعارض‌تراشی‌های ناصحیح، و سوء برداشت از واژگان صورت گرفته است. در حقیقت، یمانی از علائم ظهور قائم است، نه خود قائم. از این‌رو، این ادعا باطل بوده و تلاشی فریبکارانه برای مشروع‌سازی دروغین این جریان است.

پرسش‌های متداول (FAQ)

ادعای فرقه یمانی درباره یمانی و قائم آل محمد چیست و چه معنایی دارد؟

فرقه یمانی مدعی است که یمانی همان قائم آل محمد است، همان کسی که با او بین رکن و مقام بیعت می‌شود و زمین را پر از عدل می‌کند. این ادعا توسط این فرقه به ناصحیح‌ترین و نادرست‌ترین شکل ترویج می‌شود.

چرا ادعای اینکه یمانی همان قائم آل محمد است از نظر روایات معتبر شیعه قابل اثبات نیست؟

هیچ روایت معتبری یمانی را قائم معرفی نمی‌کند؛ بلکه قائم در روایات متواتر نهمین فرزند امام حسین علیه السلام شناخته شده است. یمانی به عنوان یکی از علائم ظهور قائم ذکر شده است، نه خود قائم.

فرقه یمانی چه استدلال‌هایی برای اثبات قائم بودن یمانی ارائه می‌دهند و نقد آن‌ها چیست؟

فرقه یمانی با استدلال‌هایی مانند تمسک به تعارض روایات، صاحب پرچم بودن یمانی، و داشتن شمشیر از یمانی قائم بودن وی را اثبات می‌کند، اما این استدلال‌ها یا ناصحیح بوده یا بر اساس برداشت‌های غلط از روایات و ادله ناقص است.

تفاوت شخصیت یمانی و قائم آل محمد در روایات چگونه مشخص شده است؟

روایات متعددی وجود دارد که یمانی را عنصر خروج و یکی از علائم ظهور قائم می‌شناسد، در حالی که قائم خود شخصیتی مستقل و نهمین امام از نسل امام حسین علیه السلام است. به طور واضح در احادیث این دو شخصیت جدا و متفاوت معرفی شده‌اند.

بر اساس روایات معتبر، قائم آل محمد کیست و چرا یمانی نمی‌تواند همان باشد؟

قائم آل محمد همان امام دوازدهم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که زمین را پر از عدل می‌کند و در روایات به وضوح به او اشاره شده است. یمانی صرفاً یکی از نشانه‌ها و همراهان ظهور است و نمی‌تواند خود قائم باشد چرا که این دو جایگاه و وظیفه متفاوتی دارند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا