مقالات

تحریف احادیث در فرقه یمانی: نقدی بر ترجمه‌های هدفمند احمد الحسن بصری

مقدمه

در سال‌های اخیر، یکی از روش‌های اصلی فرقه یمانی برای اثبات ادعاهای خود، استناد به احادیثی است که با ترجمه‌هایی جهت‌دار و تحریف‌شده همراه‌اند. این تحریف احادیث، اغلب با هدف تطبیق مفاهیم روایی با شخصیت احمد الحسن بصری (که با نام‌هایی همچون احمد اسماعیل بصری یا احمد الحسن همبوشی نیز شناخته می‌شود) صورت می‌گیرد. یکی از نمونه‌های بارز این تحریف، استفاده از ترجمه‌های آزاد و گمراه‌کننده از روایاتی است که یا سندی ضعیف دارند یا اصولاً از نظر محتوایی، ارتباطی با مدعیات فرقه یمانی ندارند.

در این مقاله، به‌صورت مستند و دقیق، مواردی از این نوع تحریف‌ها بررسی می‌شود تا روشن شود چگونه این جریان با بهره‌گیری از ضعف عمومی در شناخت منابع حدیثی و بی‌اطلاعی برخی مخاطبان، سعی در مشروعیت‌بخشی به ادعاهای خود دارد. در این تحلیل، هم به اشکالات سندی و محتوایی این احادیث پرداخته می‌شود و هم به خطاهای آشکار در ترجمه‌هایی که توسط مبلغان این فرقه منتشر شده است.

Distorted-translation

بررسی نمونه‌ای از تحریف احادیث:

روایت اول: بررسی روایت «و تکلم الجاموس» و اشکالات ترجمه

ترجمه آزاد و مغرضانه‌ای از بخشی از حدیث زیر در کانال‌های وابسته به جریان یمانی منتشر شده است:

‏«…إذا صاح‏ الناقوس‏، و کبس الکابوس، و تکلّم الجاموس، فعند ذلک عجائب و أی عجائب‏… فتوقعوا ‏ظهور مکلم موسى من الشجره على الطور»

ترجمه: امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: «ای جابر اگر ناقوس (آسمانی) صیحه کشید و کابوس به شدت روی آورد و گاو تکلم کرد ‌‏(صدای آسمانی شبیه گاو) پس در آن زمان شگفتی هاست وچه شگفتی‌هایی… پس منتظر ظهور آن کسی ‏باشید که از کوه طور با موسی سخن گفت»

(الزام الناصب، ج2، ص203، معجم احادیث الإمام المهدی، ج3، ص27، یوم الخلاص، ج1، ص354)

در حالی‌که در این ترجمه، با افزودن کلماتی چون «از آسمان» و استفاده از تعبیرهایی چون «گاو تکلم کرد»، تلاش شده است تا مضمون روایت به‌گونه‌ای تحریف شود که دلالتی به ادعای احمد الحسن همبوشی داشته باشد.

اشکالات اساسی

1. اشاره به احمد اسماعیل بصری به‌عنوان «مکلم موسی»

تطبیق عبارت «مکلم موسی» با شخص احمد اسماعیل بصری بدون پشتوانه‌ی متنی معتبر و صرفاً بر اساس متشابهات واژگانی صورت گرفته و در هیچ متن قابل اعتمادی چنین تفسیر و تطبیقی وجود ندارد.

2. منبع روایت «اذا صاح الناقوس»

این عبارت منسوب به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در خطبه‌ای موسوم به «تطنجیه» است. با این حال، این خطبه تنها در برخی متون متأخر مانند «مشارق أنوار الیقین» منسوب به حافظ رجب برسی آمده که نه تنها مورد پذیرش علمای حدیث‌پژوه نیست، بلکه متهم به خلط، ارتفاع و جعل نیز هست.

3. ضعف منابع روایی مورد استناد

منابعی مانند معجم أحادیث الإمام المهدی، الزام الناصب و یوم الخلاص جزو آثار معاصرند و صرفاً گردآورنده‌ی احادیث بدون بررسی سندی‌اند. نویسندگان این آثار نیز خود اذعان دارند که خطبه «تطنجیه» فاقد سند معتبر است و تنها توسط حافظ برسی نقل شده است.

4. تصریح بزرگان به ضعف و عدم اعتبار خطبه «تطنجیه»

علمای بزرگی چون علامه مجلسی تصریح کرده‌اند که آنچه از کتاب‌های حافظ برسی نقل شده، فقط در صورتی قابل قبول است که با منابع معتبر شیعه تطبیق داشته باشد؛ در غیر این صورت به‌دلیل «اشتمال بر خلط و خبط» مردود است.

علامه مجلسی می‌گوید:

«و کتاب مشارق الأنوار و کتاب الألفین للحافظ رجب البرسی و لا أعتمد على ما یتفرد بنقله لاشتمال کتابیه على ‏ما یوهم الخبط و الخلط و الارتفاع و إنما أخرجنا منهما ما یوافق الأخبار المأخوذه من الأصول المعتبره»

ترجمه:‏ وکتاب مشارق الانوار وکتاب الفین ــ که از تالیفات حافظ رجب برسی است ــ و اعتماد نمی‌کنم بر آنچه که ‏تنها او نقل نموده است به خاطر مشتمل بودن این دو کتاب بر آنچه که موهم خبط و خلط و ارتفاع است وفقط ‏احادیثی را از این دو کتاب را نقل می‌کنم که موافق با اخبار اخذ شده از اصول معتبره می‌باشد.‏

5. تحریف ساختار عبارت در ترجمه

در عبارت «اذا صاح الناقوس…»، هیچ اشاره‌ای به «آسمان» وجود ندارد، اما مترجم آن را افزوده تا عبارت «گاو از آسمان صدا کرد» خلق شود؛ چیزی که نه در متن آمده و نه با قواعد عربی و مفاهیم روایی هم‌خوان است.

6. اشتباه در نسبت دادن «تکلم الجاموس» به گفتگو از آسمان

در روایت، «تکلم الجاموس» به عنوان یکی از عجایب ذکر شده است، نه آن‌که «گاو از آسمان حرف زد». با این حال، مترجم با افزودن تعبیر «از آسمان»، درصدد است القا کند که این عبارت دلالتی بر شخصیت آسمانی احمد الحسن دارد.

جمع‌بندی روایت اول:

با بررسی دقیق روایت مورد استناد جریان یمانی و ترجمه‌های آن، روشن می‌شود که نه تنها سند روایت معتبر نیست، بلکه ترجمه‌ی انجام‌شده نیز کاملاً تحریف‌شده، مغرضانه و بی‌اعتنا به قواعد زبان عربی و عرف روایی است. هدف از این دست ترجمه‌های آزاد، تنها ایجاد شباهت‌های ساختگی میان نشانه‌های ظهور و شخصیت احمد الحسن بصری است.

روایت دوم: بررسی روایت «على رأس السابع منا الفرج»

استفاده جریان یمانی از روایت برای اثبات احمد الحسن:

یکی دیگر از روایاتی که فرقه یمانی برای اثبات حقانیت احمد الحسن بصری به آن تمسک کرده، روایت ذیل است:

«قَالَ [علی بن أحمد العلوی الموسوی‏] وَ حَدَّثَنِی حَنَانُ بْنُ سَدِیرٍ عَنْ أَبِی إِسْمَاعِیلَ ‏الْأَبْرَصِ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام عَلَى رَأْسِ السَّابِعِ مِنَّا الْفَرَج».

ترجمه:‏ امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند که بر سر هفتمین از ما، فرج است.‏

(غیبت شیخ ‏طوسی، ص53‏)

مبلغین فرقه یمانی ادعا می‌کنند که مراد از «السابع» در این روایت، احمد اسماعیل بصری است و با استفاده از شُبهات عددی، تلاش می‌کنند تا او را هفتمین فرد از نسل امام صادق (علیه‌السلام) معرفی کنند.

اشکالات وارده بر این استدلال

۱. نقل روایت از کتب غیر معتبر

این روایت از زبان «علی بن أحمد علوی موسوی» نقل شده که از رجال فرقه واقفیه بوده است. شیخ طوسی در کتاب درباره او و راویان واسطه‌اش تصریح می‌کند که همه از واقفه هستند و نقلشان قابل اعتماد نیست:

«فأما ما ترویه الواقفه فکلها أخبار آحاد لا یعضدها حجه و لا یمکن ادعاء العلم بصحتها و مع هذا فالرواه لها مطعون علیهم لا یوثق بقولهم و روایاتهم و بعد هذا کله فهی متأوله، ‏و نحن نذکر جملا مما رووه و نبین القول فیها فمن ذلک أخبار ذکرها أبو محمد علی‏ بن‏ ‏أحمد العلوی‏ الموسوی‏ فی کتابه فی نصره الواقفه.»

ترجمه:‏ اما آنچه که واقفیه روایت کرده‌اند (اولاً) همگی خبر واحد هستند که هیچ حجت و ‏دلیلی آن‌ها را تقویت نمی‌کند و ادعای علم به صحت آن‌ها ممکن نیست. (ثانیاً) علاوه بر ‏این راویان آن‌ها  هم مورد طعن و غیر قابل اعتماد هستند و نمی‌توان به قول و روایتشان ‏اعتماد کرد و (ثالثاً) بعد از همه این توضیحات، تمام روایات آن‌ها قابل تاویل و توجیه ‏هستند.‏ وما تعدادی از آن‌ها را ذکر کرده و بحث در آن‌ها را روشن می‌نماییم و از جمله آن ‏اخبار، روایاتی است که ابومحمد علی بن احمد علوی موسوی در کتابش (فی نصره ‏الواقفه) ذکر نموده است.

(غیبت شیخ طوسی، ص43‏)

۲.  اعتراف شیخ طوسی به ضعف سند

شیخ طوسی در همان کتاب اشاره می‌کند که این دسته روایات، فاقد حجیت بوده و راویان آن‌ها یا مجهول یا متهم به جعل هستند. بنابراین این حدیث نمی‌تواند مبنای استدلال عقیدتی قرار گیرد.

۳.  ترجمه مغرضانه روایت

در ترجمه ارائه‌شده توسط فرقه یمانی، واژه‌ی «فرزند» اضافه شده تا خواننده تصور کند مراد از «السابع» فرزند امام صادق (علیه‌السلام) است. این در حالی است که در اصل حدیث چنین واژه‌ای وجود ندارد. این دست‌کاری، کاملاً هدف‌دار و برای پیش‌فرض‌سازی مخاطب صورت گرفته است.

در کلام شیخ طوسی هیچ سخنی از (فرزند) در میان نیست. ترجمه صحیح از عبارت توضیحی شیخ طوسی اینگونه است که:‏ «احتمال می‌رود که هفتمین، از امام صادق (علیه‌السلام) باشد زیرا ظاهر از گفتار ‏ایشان که فرمودند (منّا/ از ما)، اشاره به خود ایشان است [یعنی ظاهر از کلام امام ‏صادق (علیه‌السلام) این است که خود را در شمارش حساب فرمودند و اولین از هفت نفر ‏می‌باشند]»

«یحتمل أن یکون السابع منه لأنه الظاهر من قوله منا إشاره إلى نفسه…»

۴. تفسیر اشتباه از عبارت «السابع منا»

شیخ طوسی به‌صراحت بیان می‌کند که مراد از «السابع منا»، خود امام صادق (علیه‌السلام) نیست، بلکه اشاره به امام زمان (علیه‌السلام) دارد که دوازدهمین امام و هفتمین امام بعد از امام صادق (علیه‌السلام) است:

«یحتمل أن یکون السابع منه لأنه الظاهر من قوله منا إشاره إلى نفسه، و کذلک نقول ‏السابع منه هو القائم بالأمر…»

یعنی خود امام صادق (علیه‌السلام) را جزو شمارش حساب فرموده و منظور از «السابع»، امام دوازدهم می‌باشد.

۵.  موضع شیخ طوسی در مورد عدد ائمه

شیخ طوسی تصریح می‌کند که ائمه پس از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) دوازده نفرند و هر قولی مبنی بر اضافه شدن امام سیزدهم (همچون احمد الحسن) فاسد است:

«فأما من قال إن للخلف ولدا و إن الأئمه ثلاثه عشر فقولهم یفسد بما دللنا علیه من أن ‏الأئمه علیهم‌السلام اثنا عشر فهذا القول یجب إطراحه»

ترجمه:‏ اما کسانی که گویند «همانا برای حجه بن الحسن فرزندی است وامامان 13 نفر ‏هستند» پس گفتار آنان فاسد است به خاطر آنچه استدلال کردیم (از روایات) بر آن ‏که ائمه علیهم‌السلام 12 نفر هستند. پس این گفتار (که امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) فرزندی داشته و امامان 13 ‏نفر هستند) باید کنار گذاشته شود (و ردّ این قول از بدیهیات است).

(کتاب غیبت، ص228)

روایت سوم: بررسی روایت «احمد افعل کذا» و عنوان «عبد صالح»

محتوای روایت:

در یکی از روایاتی که فرقه یمانی برای اثبات احمد الحسن بصری به آن استناد می‌کند، چنین آمده است:

قَالَ وَ أَخْبَرَنِی إِبْرَاهِیمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ وَ حُمْرَان وَ الْهَیْثَمُ بْنُ وَاقِدٍ الْجَزَرِیُ‏ عَنْ عَبْدِ ‏اللَّهِ الْأَرَّجَانِیِّ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ الْعَبْدُ الصَّالِحُ ع فَقَالَ یَا أَحْمَدُ ‏افْعَلْ کَذَا فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ اسْمُهُ فُلَانٌ فَقَالَ بَلِ اسْمُهُ أَحْمَدُ وَ مُحَمَّدٌ ثُمَّ قَالَ لِی یَا عَبْدَ ‏اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ یُؤْخَذُ فَیُحْبَسُ فَیَطُولُ حَبْسُهُ فَإِذَا هَمُّوا بِهِ دَعَا بِاسْمِ اللَّهِ الْأَعْظَمِ ‏فَأَفْلَتَهُ‏ مِنْ أَیْدِیهِمْ‏.‏

عبدالله ارجانی می‌گوید که در محضر امام صادق (علیه‌السلام) بودم که عبد صالح (یعنی امام ‏کاظم علیه‌السلام) بر او داخل شد. امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: ای احمد آن کار را انجام بده. ‏عرض کردم: جانم فدای شما، اسم او که فلان (یعنی موسی) است! ‏حضرتش فرمودند: بلکه اسم او احمد و محمد است. سپس به من فرمودند: ای عبدالله! ‏همانا صاحب این امر گرفته شده و حبس می‌شود، پس طولانی می‌شود حبس او. پس ‏زمانی که تصمیم به (قتل) او گرفتند، به اسم اعظم خدا دعا کرده و پس خلاص می‌کند ‏او را از دستانشان.

(غیبت شیخ طوسی، ص57)

گروه یمانی مدعی‌اند که عبد صالح، احمد الحسن همبوشی است.

اشکالات وارد بر این تطبیق

۱. کاربرد لقب «عبد صالح»

عنوان «عبد صالح» در منابع حدیثی، منحصر به امام کاظم (علیه‌السلام) نیست. این لقب برای افراد متعددی از اهل بیت (علیهم‌السلام) مانند امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و حتی انبیاء الهی نیز به‌کار رفته است. لذا تطبیق این عنوان بر احمد اسماعیل بصری فاقد هرگونه پشتوانه است.

۲. جایگاه روایت از نظر سند

سند روایت از نظر علمای رجال، ضعیف ارزیابی شده است. راویان آن یا از واقفیه‌اند و یا مجهول‌الحال هستند و شیخ طوسی نیز اعتماد لازم را به روایت نشان نداده است. در نتیجه، استناد به این روایت برای اثبات جایگاه فردی مانند احمد الحسن از نظر قواعد اصولی کاملاً مردود است.

۳. سوء استفاده از واژه «بل»

در روایت آمده است: «فقال: بل اسمه أحمد و محمد…». فرقه یمانی از این جمله نتیجه گرفته‌اند که «شخص موردنظر، احمد اسماعیل بصری است».

حرف (بل) اگر بر جمله وارد شود -که در اینجا جمله اسمیه (اسمه احمد و محمد) داریم- معنایش یا اضراب ابطالی است ویا اضراب انتقالی.‏

حرف (بل) در این حدیث، به معنای اضراب انتقالی می‌باشد. اضراب انتقالی یعنی ابقاء حکم جمله قبل از (بل) و انتقال به غرض جدید به وسیله ‏جمله بعد از (بل). (نحوالوافی، ج3، ص623، و مفردات راغب، ص142)‏ با توجه به آنچه که در معنای حرف (بل) واضراب انتقالی گفته شده، امام صادق ‌‏(علیه‌السلام) گفتار راوی را در مورد اسم (موسی) تایید نموده و دو اسم دیگر هم ‏برای امام هفتم ذکر می‌نمایند.‏

بنابراین، این جمله نه تنها اثبات‌کننده احمد اسماعیل نیست، بلکه نشان‌دهنده این است که آن فرد، احمد و محمد نام داشته، نه صرفاً احمد.

۴. تحمیل مفاهیم بر روایت

هیچ‌کجای این روایت اشاره‌ای به شخصی به نام احمد اسماعیل بصری یا ویژگی‌های او نشده است. تمام تلاش جریان یمانی بر این است که با القای شباهت‌های اسمی و تقطیع واژه‌ها، مخاطب ناآگاه را به تطبیق روایت بر احمد الحسن همبوشی سوق دهد.

۵. اشاره به «حبس» و ربط نادرست با غیبت

در روایت آمده است که صاحب این امر «یحبس» و سپس آزاد می‌شود. این واژه در لسان روایات، معمولاً به معنای زندانی شدن ظاهری است، نه غیبت امام زمان. حال آن‌که جریان یمانی تلاش دارد این «حبس» را معادل «غیبت» بگیرد و خروج او را از زندان، نشانه ظهور احمد اسماعیل بصری بداند.

نتیجه‌گیری نهایی

تحریف احادیث، یکی از ابزارهای کلیدی جریان یمانی برای القای مشروعیت به شخصیت احمد الحسن بصری است. در نمونه‌های بررسی‌شده، شاهد آن بودیم که چگونه با تکیه بر روایات ضعیف‌السند، منابع غیرمعتبر، ترجمه‌های مغرضانه و تفسیرهای بی‌پایه، سعی در ایجاد شباهت‌های جعلی میان علائم ظهور و احمد اسماعیل بصری دارند. این رویکرد، نه تنها فاقد وجاهت علمی است، بلکه با کمترین میزان دقت در منابع روایی و رجالی نیز قابل رد و نقد است.

در فضای پرآشوب تفسیرهای شخصی و برداشت‌های منفعت‌طلبانه، بیش از هر زمان، ضرورت رجوع به قواعد معتبر علمی و دقت در بررسی منابع حدیثی احساس می‌شود. تحریف احادیث اگر با سکوت همراه شود، راه را برای تحمیل هر باطلی با لباس دین باز خواهد کرد؛ خصوصاً زمانی که این تحریف‌ها، پای احمد الحسن همبوشی را به جایگاه‌هایی باز کند که هیچ دلیل معتبری برای آن وجود ندارد.

پرسش‌های متداول (FAQ):

1. تحریف احادیث به چه معناست؟

تحریف احادیث به معنای دست‌کاری در ترجمه، تقطیع متن یا تفسیر مغرضانه روایات با هدف تحمیل یک معنا یا شخص خاص است.

2. چرا فرقه یمانی به تحریف احادیث متهم می‌شود؟

زیرا این فرقه با استناد به احادیث ضعیف و ترجمه‌های غیرعلمی، تلاش دارد احمد الحسن بصری را به‌عنوان مصداق علائم ظهور معرفی کند.

3. آیا حدیث «على رأس السابع منا الفرج» به احمد الحسن اشاره دارد؟

خیر. طبق منابع معتبر، این حدیث اشاره به امام دوازدهم دارد و نه شخصی مانند احمد اسماعیل بصری.

4. روایت «عبد صالح» چه ارتباطی با امام کاظم دارد؟

این لقب در احادیث برای امام کاظم (علیه‌السلام) و دیگر شخصیت‌های الهی نیز آمده و انحصاری نیست. هیچ دلیلی برای تطبیق آن با احمد الحسن وجود ندارد.

5. چه منابعی برای بررسی تحریف احادیث معتبرند؟

کتب «اصول کافی» شیخ کلینی، «بحار الانوار» علامه مجلسی و… از منابع معتبر برای سنجش صحت احادیث هستند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا