مقالات

بررسی معنای اصلی سلاح امام و راه های تشخیص حجت واقعی از دروغین

در بحث قانون معرفت حجت، ابتدا بحث حدیث وصیت را مطرح نموده واشکالات بسیاری را بیان کردیم.‏

اشکالاتی از قبیل: ‏

 بحث سندی حدیث وصیت ‏

 تعارض حدیث وصیت کتاب الغیبه با احادیث دیگر وصیت

 تاکید رسول خدا بر اینکه مهدیین امام نیستند ‏

 وجود کلمه (ابیه) به جای کلمه (ابنه) در نسخه دیگر ‏

 و . . . ‏

 

برای اطلاع از اشکالات دیگر حدیث وصیت و دیدن تفصیل مطالب، به مقالات شش گانه حدیث وصیت ‏مراجعه فرمایید.‏

 خلاصه اینکه حدیث وصیت در مسیر شناخت یمانی کارگشا نبوده واستناد احمد الحسن به حدیث وصیت ‏برای اثبات حقانیت خود، چیزی جز ادعا ومصادره به مطلوب نمی‌باشد.‏

اینک به بررسی دومین راه یعنی سلاح امام در قانون معرفت حجت می‌پردازیم.‏

در بحث سلاح امام واینکه سلاح امام یکی از راههای تشخیص حجت می‌باشد، اختلافی وجود ندارد ، بلکه اختلاف در ‏معنای سلاح امام می‌باشد. ‏برای رفع این اختلاف هم باید به روایات رجوع نمود تا حق از باطل مشخص گردد.

اینک به روایتی که مکتب نجف درسایت رسمی خود، آن را ذکر می‌کند اشاره نموده وبحث را دنبال می‌کنیم.‏

از عبد الاعلی نقل شده که گفت:

به امام صادق علیه اسلام عرض کردم:

 حجت ما در مدعیان دروغین برای ‏صاحب این امر چیست؟

فرمود: سه نشانه است که در هیچ مردی جز او جمع نمی‌‌شود، آن که او نزدیک ‏ترین مردم به کسی که قبل از او است می‌‌باشد، در نزد او سلاح رسول خدا صلوات الله علیه وآله است، و او صاحب ‏وصیتی است که (در کتاب‌ها) آشکار است).الخصال: ۱ / ۱۱۷ ح ۹۹، بحارالانوار: ج۲۵ / ۱۳۸ ح ۸، ‏الکافی: ج۱ / ۲۸۴ ح ۲

 

همانطور که بارها گفته‌ایم وثابت هم نموده‌ایم، احمدالحسن ومریدانش روایات را  تقطیع نموده وگاهاً ‏ترجمه‌های مغرضانه‌ای نسبت به روایات ارائه می‌دهند تا فهم صحیح روایت را از مخاطب گرفته و به اهداف ‏شوم خود نائل آیند، حتی در مواردی ثابت نمودیم که مکتب نجف، کلام علمای سنی را به اهل بیت ‌‏صلوات الله علیهم نسبت داده وبه عنوان روایت به مخاطبین خود تحویل داده‌اند.‏

لذا ما به روایت وترجمه آنها اعتنایی نکرده وخود به منابع ذکر شده رجوع می‌کنیم.‏

ابتدا اصل روایت را می‌آوریم وسپس به بررسی آن می‌پردازیم.‏

بحارالانوار ج 25ص138 به نقل از خصال ج1ص117:‏

عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه اسلام مَا الْحُجَّهُ عَلَى الْمُدَّعِی لِهَذَا الْأَمْرِ بِغَیْرِ حَقٍّ قَالَ ثَلَاثَهٌ مِنَ الْحُجَّهِ لَمْ ‏یَجْتَمِعْنَ فِی رَجُلٍ إِلَّا کَانَ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ أَنْ یَکُونَ أَوْلَى النَّاسِ بِمَنْ قَبْلَهُ وَ یَکُونَ عِنْدَهُ سِلَاحُ رَسُولِ اللَّهِ ‏صلوات الله علیه و آله وَ یَکُونَ صَاحِبَ الْوَصِیَّهِ الظَّاهِرَهِ  الَّذِی إِذَا قَدِمْتَ الْمَدِینَهَ سَأَلْتَ الْعَامَّهَ وَ الصِّبْیَانَ إِلَى مَنْ أَوْصَى فُلَانٌ ‏فَیَقُولُونَ إِلَى فُلَانٍ

 

حدیث کتاب کافی هم با تفاوت اندکی در ابتدای حدیث، دقیقا شبیه عبارات فوق می‌باشد.‏

 اما متاسفانه بازهم مکتب نجف دست به تقطیع روایت می‌زند وروایت را به طور کامل نقل نمی‌کند واز قسمتی ‏که به آن اشاره نموده‌ایم روایت را سانسور نموده وحتی سه نقطه هم نگذاشته‌اند. ‏

یعنی وقتی مخاطب به حدیث منقول مکتب نجف برخورد می‌کند، گمان می‌کند که حدیث به طور کامل نقل ‏گردیده است اما غافل از اینکه حدود یک خط حدیث اسقاط گردیده است.‏

واتفاقا در همان یک خط حذف شده مطلبی نهفته است که با ادعای احمدالحسن مخالفت دارد.‏

 

 اینک ترجمه کامل حدیث را برای شما عزیزان نقل می‌نماییم:‏

از عبد الاعلی نقل شده که گفت به امام صادق علیه السلام عرض کردم: (حجت ما در مدعیان دروغین برای ‏صاحب این امر چیست؟ فرمود: سه نشانه است که در هیچ مردی جمع نمی‌ شود الا اینکه صاحب این امر ‏باشد، آن که او نزدیک ترین مردم به کسی که قبل از او است می‌ باشد، در نزد او سلاح رسول خدا صلوات الله علیه ‏است، و او صاحب وصیت آشکار است که وقتی وارد شهر شوی واز عامه مردم وبچه‌ها بپرسی: به چه کسی ‏وصیت کرد فلانی؟ پس می‌گویند: به فلانی.‏

 پس مراد از وصیت آشکار این است که همه مردم شهر از امامت امام بعدی مطلع هستند و او را می‌شناسند.‏

 اما چون دقیقا این فراز حذف شده روایت، هماهنگی با احمدالحسن وادعای او ندارد وهیچکس هم او را به ‏عنوان امام نمی‌شناسد لذا به مصلحت است که انتهای حدیث از سوی مکتب نجف سانسور گردد.

 واما بحث اصلی ما، در مورد حقیقت سلاح امام بود.‏

همانطور که از حدیث فوق مشخص می‌شود یکی از نشانه‌های تشخیص امام، سلاح امام می‌باشد.‏

احمد و مریدانش بسیار تلاش دارند تا سلاح امام را از معنای واقعی خود ــــ ابزار جنگی ــــ خارج نموده ‏ومعنایی دیگری برای آن عنوان کنند.‏

اینان می‌گویند که  منظور از سلاح امام ، یک شیء مادی نیست بلکه منظور از سلاح امام ، علم می‌باشد ودر این راستا ‏احادیثی هم مطرح می‌کنند.‏

 

اینک احادیث آنان را مطرح نموده وبه بررسی آنها می‌پردازیم.‏

عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه اسلامقَالَ کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه اسلام یَقُولُ إِنَّمَا مَثَلُ السِّلَاحِ فِینَا مَثَلُ التَّابُوتِ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ حَیْثُمَا ‏دَارَ التَّابُوتُ أُوتُوا النُّبُوَّهَ وَ حَیْثُمَا دَارَ السِّلَاحُ فِینَا فَثَمَّ الْأَمْرُ قُلْتُ فَیَکُونُ السِّلَاحُ مُزَائِلًا لِلْعِلْمِ قَالَ لَا. کافی ج ‌‏1ص238‏

 

امام رضا علیه السلام فرمود :

 امام باقر علیه اسلام می‌ فرمود : همانا مثل سلاح امام در ما مانند تابوت است در بنی اسرائیل . ‏یعنی هر کسی تابوت نزدش بود نبوت برای او بود و به همین صورت هر کدام از ما که نزدش سلاح امام باشد ‏صاحب امر است . از ایشان سؤال شد : آیا سلاح امام از علم جداست یعنی فرقی دارند؟ امام رضا علیه اسلام فرمود ‌‏: خیر

 

اما متاسفانه باز هم در ترجمه خیانت شده تا مخاطب از فهم صحیح مطلب باز ماند.‏

به این قسمت از ترجمه ارائه شده، دقت بیشتری کنید

‏[فَیَکُونُ السِّلَاحُ مُزَائِلًا لِلْعِلْمِ قَالَ لَا / آیا سلاح امام از علم جداست (یعنی فرقی دارند) ؟ امام رضا علیه اسلام فرمود : ‏خیر]‏

همانطور که ملاحظه می‌کنید راوی می‌پرسد که آیا سلاح امام از علم جداست؟ ، اما به عنوان جمله توضیحی ‏داخل پرانتز نوشته‌اند یعنی فرقی دارند . این عبارت جمله توضیحی، کاملا ذهن مخاطب را به سمت ادعای ‏احمدالحسن برده وموجب می‌شود که مخاطبین ادعای احمدالحسن ــــ که منظور از سلاح امام همان علم است ‏ــــ را تصدیق نمایند.‏

 

 درحالیکه با توجه به معنای صحیح روایت، حضرت سلاح امام را غیر از علم دانسته وتشبیه به تابوت بنی ‏اسرائیل می‌کنند. همانطور که تابوت غیر از نبوت بوده اما هر جا که تابوت باشد، نبوت هم همانجاست. ‏

سلاح امام هم در نزد هر کس که باشد، علم همانجاست  پس سلاح امام غیر علم بوده، نه اینکه عین علم باشد.‏

هر کس آشنایی با لغت عرب داشته باشد همین معنا را از روایت تلقی می‌کند.‏

اما متاسفانه عوام از مردم که عشق اهل بیت داشته وجذب این جریان انحرافی شده اند آشنایی با لغت عرب نداشته وبه ترجمه های مبلغین اعتماد می کنند.

 مرحوم علامه مجلسی هم ــــ در مرآه العقول ــــ همین معنایی را که ذکر کردیم فهمیده ودر توضیح روایت می‌فرمایند:‏

المزایله: المفارقه، و السؤال لاستعلام أنه هل یمکن أن یکون السلاح عند من لا یکون عنده علم جمیع ما تحتاج ‏إلیه الأمه کبنی الحسن؟قال: لا، فکما أنه دلیل للإمامه فهو ملزوم للعلم أیضا.‏

 

مزایله یعنی مفارقت وجدایی، وسوال روای به این جهت است که آیا امکان دارد سلاح امام در نزد کسی باشد ‏که علم ،جمیع آنچه را که امت نیاز دارد، نداشته باشد مثل بنی الحسن؟ وحضرت فرمودند: خیر، ‏پس همانطور که سلاح امام دلیل بر امامت است، ملزوم برای علم هم می‌باشد

 

 پس بنا به تصریح روایت، سلاح امام غیر از علم بوده اما هرجا سلاح امام باشد علم هم همانجاست، دقیقا مثل ‏تابوت بنی اسرائیل.‏

 

 

 مراد از وصیت آشکار این است که همه مردم شهر از امامت امام بعدی مطلع هستند و او را می‌شناسند اما ‏متاسفانه مکتب نجف حدیث را تقطیع نموده وانتهای حدیث را ذکر نمی‌کند وسه نقطه هم به جای آن ‏نمی‌گذارد.‏

 

 در این که سلاح امام یکی از راه‌های شناخت امام می‌باشد اختلافی نیست بلکه اختلاف در معنای سلاح امام می‌باشد.

 

 امام باقر صلوات الله علیه سلاح امام را غیر علم معرفی نموده‌اند اما می‌فرمایند هرجا که سلاح امام باشد علم ‏هم همانجاست.‏

 

 متاسفانه در ترجمه روایت امام باقر (صلوات الله علیه غرض ورزی می‌شود تا به مخاطب القاء شود که ‏سلاح امام امری مادی نبوده، بلکه همان علم می‌باشد.‏

 

 سلاح در لغت عرب به معنای ابزار آلات جنگی می‌باشد ومنظور از سلاح رسول خدا صلوات الله علیه وآله ‏که در نزد اهل بیت صلوات الله علیهم می‌باشد، همان شمشیر وکلاه خود و . . . است.‏

 

همانطور که عرض شد، یکی از راه‌های شناخت امام سلاح امام می‌باشد. ‏

 

 در بخش قبل بیان گردید که سلاح امام به معنای ابزار آلات جنگی نیزه، شمشیر و . . . بوده وصرفا به ‏معنای شمشیر نمی‌باشد بلکه بر شمشیر هم اطلاق می‌شود.‏

ناگفته نماند که در روایات  راه‌های بسیاری برای تشخیص امام حَقّ از امام حُقّه ذکر گردیده وما هم منکر ‏آن طرق دیگر نیستیم، برخلاف احمدومریدانش که تقریبا برای طرق دیگر به جز وصیت وپرچم ‏وسلاح امام اعتباری قائل نیستند وبعضی از آن طرق را حتی غلوّ می‌دانند وشدیدا انکار می نمایند.

مثلا علم، به عنوان یکی از طرق تشخیص امام در روایات مطرح گردیده است اما اینکه بگوییم منظور از ‏سلاح امام همان علم است، قطعا برخلاف روایات سخن رانده‌ایم.

 

 تاکنون به یک روایت ــــ که از سوی احمدومریدانش در اثبات علم بودن سلاح امام مطرح گردیده ــــ ‏اشاره شد واز همان روایت  خلاف ادعای آنان را ثابت نمودیم. یعنی ثابت نمودیم که سلاح امام غیر از علم بوده ‏اما هر جا سلاح باشد، علم هم همانجاست. ‏

 

واما حدیث دیگری که احمدالحسن ومریدانش برای اثبات مدعای خود ، که منظور از سلاح امام همان علم ‏است ، به آن استناد می‌کنند به قرار زیر است:‏

 

قال رسول الله صلوات الله علیه وآله: العلم سلاحی.‏

 

بررسی:

1  این حدیث در کتاب مستدرک الوسائل از کتاب عوالی اللآلی نقل گردیده است وعلاوه بر اینکه سلسله سند ندارد، ‏خود کتاب عوالی اللآلی هم محل بحث بوده وعده‌ای تصریح دارند که روایات این کتاب درآمیخته با روایات ‏اهل سنت می‌باشد.‏

 

لذا وقتی در نرم افزارهای کتب اهل سنت این حدیث را جستجو نمایید کاملا مشخص می‌شود که این روایت ‏عامی است ودر کتب آنها به وفور ذکر گردیده است.‏

 

2  مضافا اینکه این حدیث با صرف نظر از بحث سندی آن، در تعارض با حدیث اول ــــ إِنَّمَا مَثَلُ السِّلَاحِ ‏فِینَا مَثَلُ التَّابُوتِ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ . . . ــــ که در بخش قبل به آن اشاره گردید می‌باشد، زیرا در حدیث ‏اول به صراحت امام اعلام نمودند که سلاح امام غیر از علم می‌باشد.‏

 

3  وهمچنین حدیث (العلم سلاحی) در تعارض با احادیث دیگری است که در مجامع روایی موجود است.

مثلا:‏

 عنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه اسلام فِی قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى (إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ ‏النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ ) قَالَ إِیَّانَا عَنَى أَنْ یُؤَدِّیَ الْأَوَّلُ مِنَّا إِلَى الْإِمَامِ الَّذِی یَکُونُ ‏بَعْدَهُ السِّلَاحَ وَ الْعِلْمَ وَ الْکُتُبَ‎ ‌‏. بحار ج26ص220‏

امام باقر صلوات الله علیه درباره آیه (إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى‏ أَهْلِها . . .) فرمودند: از این آیه ‏ما قصد شده‌ایم که اولین ما به امام بعد از خودش سلاح وعلم وکتب را می‌سپارد.‏

 

 ویا مثلا امام باقر صلوات الله علیه در روایت دیگری فرمودند:‏

 

‏(. . . إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله لَمَّا قُبِضَ وَرِثَ عَلِیٌّ علیه اسلام رعِلْمَهُ وَ سِلَاحَهُ . . .) ‏کافی ج1ص235

 

همانا رسول خدا صلوات الله علیه وآله هنگامی که قبض روح شدند علی صلوات الله علیه علم وسلاح ایشان ‏را ارث برد.‏

 

 به تصریح روایات فوق سلاح امام غیر از علم می‌باشد.‏

 

4  حتی اگر روایت صحیحه هم داشته باشیم که (العلم سلاحی)، باز هم نمی‌توان در همه روایات، ‏سلاح امام را حمل بر علم نمود زیرا در احادیثی مثل روایات فوق، صراحتا سلاح امام غیر از علم عنوان گردیده ‏است.‏

 

برای دیدن روایات مربوط به سلاح امام رجوع فرمایید به:‏

‌‏ کافی ج1ص232 (بَابُ مَا عِنْدَ الْأَئِمَّهِ مِنْ سِلَاحِ رَسُولِ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله وَ مَتَاعِه‏)‏

‌‏ وهمچنین در بحار ج26ص201 باب (ما عندهم من سلاح رسول الله صلوات الله علیه وآله و آثاره و آثار الأنبیاء ‏صلوات الله علیه و آله

 

5  مضافا اینکه در حدیث (العلم سلاحی) ــــ در صورت پذیرش حدیث ــــ در مقام بیان این نیستند که بگویند: (فقط سلاح من علم است وهیچ ‏سلاح دیگری هم ندارم) لذا اهل بیت صلوات الله علیهم در جای دیگری فرموده‌اند: (وسلاحه البکاء)، یعنی ‏از گریه وبکاء هم در ادعیه به عنوان سلاح ذکر گردیده است. ‏

 جالب وشنیدنی:

 

وقتی احادیث فوق ونکات مربوطه را به یکی از مبلغین منتقل نمودم و او جوابی علمی و روایی برای گفتن نداشت، اینگونه پاسخ داد:

(برو توسل کن تا خواب ببینی)

گفتم:

(( احمدالحسن می گوید که (خوابی صادقه است که موافق نص تشخیصی باشد)، لذا خواب هم که ببینم چون خلاف روایات فوق هست، خواب صادقه نیست.

سپس به او گفتم:

بسیاری از سنی هایی که شیعه شده اند می گویند: بارها رسول خدا را خواب دیدیم که فرمودند ابوبکر وعمر وعثمان خلفای من هستند وعلی خلیفه چهارم است.

آیا به نظر شما باید به این خوابها اعتنا می کردند وسنی می ماندند؟

 

بررسی:

 

 سلاح امام به معنای ابزار آلات جنگی ــــ نیزه، شمشیر و . . . ــــ بوده وصرفا به ‏معنای شمشیر نمی‌باشد ‏بلکه بر شمشیر هم اطلاق می‌شود.‏

 راه‌های بسیاری برای تشخیص امام حَقّ از امام حُقّه در روایات ذکر گردیده وما هم منکر ‏آن طرق دیگر ‏نیستیم، برخلاف احمدومریدانش.‏

 

 حدیث (العلم سلاحی) در کتاب مستدرک الوسائل از کتاب عوالی اللآلی نقل گردیده است وعلاوه بر اینکه ‏سلسله سند ندارد، ‏خود کتاب عوالی اللآلی هم محل بحث بوده وعده‌ای تصریح دارند که روایات این کتاب ‏درآمیخته با روایات ‏اهل سنت می‌باشد.‏

 

 حدیث (العلم سلاحی) با صرف نظر از بحث سندی آن، در تعارض با حدیث (إِنَّمَا مَثَلُ السِّلَاحِ ‏فِینَا مَثَلُ ‏التَّابُوتِ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ . . .) می‌باشد، زیرا در این حدیث به صراحت امام اعلام نمودند که سلاح امام غیر از ‏علم می‌باشد.‏

 

 وهمچنین حدیث (العلم سلاحی) در تعارض با احادیث دیگری است که در مجامع روایی موجود است.‏

 

 به فرض پذیرش روایت (العلم سلاحی)، باز هم نمی‌توان در همه روایات، ‏سلاح امام را حمل بر علم نمود زیرا ‏در احادیثی مثل روایات فوق، صراحتا سلاح غیر از علم عنوان گردیده ‏است.‏

 

 در حدیث (العلم سلاحی) در مقام بیان این نیستند که بگویند: (فقط سلاح من علم است وهیچ ‏سلاح دیگری ‏هم ندارم).‏

 

همانطور که بیان شد روایات زیادی در باب سلاح رسول خدا صلوات الله علیه وآله وجود دارد که به علت ‏اختصار مقالات سایت، نمی‌توان به همه آنها اشاره نمود.‏

 

برای دیدن روایات دیگر، به عنوان نمونه می‌توانید به دو باب زیر رجوع فرمایید:‏

‏ کافی ج1ص232 (بَابُ مَا عِنْدَ الْأَئِمَّهِ مِنْ سِلَاحِ رَسُولِ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله وَ مَتَاعِه‏)‏

 

‌‏‏ وهمچنین در بحار ج26ص201 باب (ما عندهم من سلاح رسول الله صلوات الله علیه و آله و آثاره و آثار الأنبیاء ‏صلوات الله علیه و آله

در این بخش فقط به یک روایت دیگر از بین تعداد زیادی روایات اشاره کرده تا باز هم بر جدایی سلاح امام از ‏علم تاکید کرده باشیم.‏

 

چون این روایت از جهات متعددی مفید می‌باشد، به محل شاهد اکتفا نکرده وهمه آن را برای عزیزان به ‏طور تفکیک شده نقل می‌نماییم.‏

 واما روایت:

((وَ رَوَى أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّال‏ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی ‏الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه اسلام قَالَ‏ لِلْإِمَامِ عَلَامَاتٌ یَکُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْکَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ ‏النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاسِ وَ یُولَدُ مَخْتُوناً وَ یَکُونُ مُطَهَّراً وَ یَرَى مِنْ خَلْفِهِ کَمَا یَرَى ‏مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لَا یَکُونُ لَهُ‏ ظِلٌ‏. ‏

 

امام رضا علیه السّلام فرمود: امام را نشانه وعلامت‏هائى است، عالم‌ترین مردم و حکیم‏ترین مردم و ‏پرهیزکارترین مردم و شجاع‌ترین مردم و باسخاوت‏ترین مردم و پر عابد‏ترین مردم می‌باشد و ختنه شده ‏متولد مى‏شود و پاکیزه می‌باشد و از پشت سرش همچون پیش رویش مى‏بیند و سایه ندارد.‏

 

وَ إِذَا وَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَقَعَ عَلَى رَاحَتَیْهِ رَافِعاً صَوْتَهُ بِالشَّهَادَتَیْنِ وَ لَا یَحْتَلِمُ وَ تَنَامُ عَیْنُهُ وَ لَا یَنَامُ ‏قَلْبُهُ وَ یَکُونُ مُحَدَّثاً وَ یَسْتَوِی عَلَیْهِ دِرْعُ رَسُولِ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله وَ لَا یُرَى لَهُ بَوْلٌ وَ لَا غَائِطٌ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ وَکَّلَ ‏الْأَرْضَ بِابْتِلَاعِ مَا یَخْرُجُ مِنْهُ وَ تَکُونُ رَائِحَتُهُ أَطْیَبَ مِنْ رَائِحَهِ الْمِسْکِ. ‏

 

و چون از شکم مادر بر زمین مى‏افتد دو کف دست بر زمین مى‏نهد و صدا بشهادتین بلند می‌کند و محتلم ‏نمی‌شود و دیده‏اش بخواب می‌رود ولى دلش بیدار است و فرشتگان با او سخن می‌گویند و زره رسول خدا ‏بر تن او راست آید [یعنی دقیقا سایز می‌باشد] و بول و غایطش دیده نشود زیرا خداوند عز و جل زمین را ‏موظف فرموده است تا هر چه از امام بیرون مى‏آید ببلعد. بوئى خوشتر از بوى مشک دارد.‏

 

وَ یَکُونُ أَوْلَى بِالنَّاسِ مِنْهُمْ بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَشْفَقَ عَلَیْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ وَ یَکُونُ أَشَدَّ النَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ جَلَّ ‏ذِکْرُهُ َّ وَ یَکُونُ آخَذَ النَّاسِ بِمَا یَأْمُرُهُمْ بِهِ وَ أَکَفَّ النَّاسِ عَمَّا یَنْهَى عَنْهُ وَ یَکُونُ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَاباً حَتَّى لَوْ أَنَّهُ دَعَا ‏عَلَى صَخْرَهٍ لَانْشَقَّتْ نِصْفَیْنِ. ‏

 

و امام بر مردم از خودشان سزاوارتر است و از پدران و مادرانشان بر آنان مهربان‏تر و بیشتر از همه مردم ‏در پیشگاه خداى عز و جل متواضع میباشد و بدستوراتى که بمردم میدهد خود از همه عامل‌تر است و از ‏کارهائى که نهى میکند خودداریش از همه بیشتر میباشد و دعایش مستجاب است تا آنجا که اگر دعا بر ‏سنگى کند به دو نیم شکافته مى‏شود.‏

 

وَ یَکُونُ عِنْدَهُ سِلَاحُ رَسُولِ اللَّهِ صلوات الله علیه و آله وَ سَیْفُهُ ذُو الْفَقَارِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ صَحِیفَهٌ فِیهَا أَسْمَاءُ شِیعَتِهِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ ‏صَحِیفَهٌ فِیهَا أَسْمَاءُ أَعْدَائِهِمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ الْجَامِعَهُ وَ هِیَ صَحِیفَهٌ طُولُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعاً فِیهَا جَمِیعُ ‏مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وُلْدُ آدَمَ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ الْجَفْرُ الْأَکْبَرُ وَ الْأَصْغَرُ إِهَابُ مَاعِزٍ وَ إِهَابُ کَبْشٍ فِیهِمَا جَمِیعُ الْعُلُومِ حَتَّى ‏أَرْشُ الْخَدْشِ وَ حَتَّى الْجَلْدَهُ وَ نِصْفُ الْجَلْدَهِ وَ ثُلُثُ الْجَلْدَهِ وَ یَکُونُ عِنْدَهُ مُصْحَفُ فَاطِمَهَ ع.‏

 

و اسلحه رسول خدا و شمشیر ذو الفقارش نزد او است و نزدش کتابى است که نامهاى شیعیانش تا ‏روز قیامت در آن است و کتابى که نامهاى دشمنانش تا روز قیامت در آن ثبت است و جامعه نزد او است و ‏آن طومارى است به درازى هفتاد ذراع که همه نیازمندى‏هاى فرزندان آدم در آن ثبت است و جفر بزرگ و ‏جفر کوچک که در پوست بز و پوست قوچ است نزد او است و همه علوم در این دو می‌باشد حتى جریمه ‏وعرش خراشیدن تن و حتى حد زدن با تازیانه را و نصف حد و یک سوم حد با تازیانه را و مصحف ‏فاطمه در نزد او میباشد

 

 جمع بندی:

 همانطور که ملاحظه فرمودید، برای شناخت امام فقط سه علامت مشخص نشده است بلکه علامات زیادی ‏ذکر گردیده وهمه اینها در امام به حقّ موجود است.‏

 کسانی که امام به حق نبوده ونیستند در مقام ردّ اینگونه روایات برآمده و آنها را منکر می‌شوند وفقط به سه ‏راه ــــ وصیت، سلاح امام ، پرچم ــــ در تشخیص حجت اکتفا می‌کنند. علت این انکار هم کاملا واضح است ‏زیرا مدعی دروغین امامت خود را فاقد این مشخصات می‌بیند.‏

 حتی همان سه راه موجود در قانون معرفت حجت را هم مدعیان دروغین به درستی تبیین نمی‌کنند که تا ‏کنون به دو مورد آن ــــ وصیت وسلاح امام ــــ اشاره نموده‌ایم.‏

 حدیث فوق به همراه احادیث دیگر، نص در جدایی سلاح ا امام ز علم می‌باشد، حتی همان حدیثی که صحبت از ‏مزایله بین سلاح امام وعلم داشت بر خلاف ادعای احمدالحسن بوده ومتاسفانه با ارائه یک توضیح اضافی در ‏ترجمه حدیث، قصد فریب مخاطبین خود را کرده که در بخش اول به آن پرداختیم.‏

 اینک یکبار دیگر از شما دعوت می‌کنیم حدیث زیبای فوق را با دقت بیشتری مطالعه نموده تا در راه ‏شناخت مدعیان دروغین امامت به سادگی گام برداشته واز فتنه دوران آخرالزمان ایمن گردید.

 انشاالله در آینده تمامی احادیث مربوط به علامات امام را در چندین بخش تقدیم عزیزان می‌نماییم تا با ‏ماهیت واقعی مدعیان دروغین به سادگی آشنا گردید. ‏

 

450px NUR01506J1 - بررسی معنای اصلی سلاح امام و راه های تشخیص حجت واقعی از دروغین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا