رسوایی عبدالله هاشم یا مکتب نجف؟! قسمت 3
استناد عباس فتحی – مبلغ مکتب نجف – به سیاق حدیث وصیت در رد عبدالله هاشم.
متن پیاده شده ویدیو:
آنچه گذشت:
در قسمتهای قبل ضمن بیان مطالبی پیرامون صفحه فیسبوک احمد بصری، مشخص شد که هیچ دلیلی برای صحت انتساب این صفحه به احمد بصری وجود ندارد.
سپس نیز به تعدادی از دروغهای مبلغ مکتب نجف یعنی عباس فتحی – ناقصی فک، حدیث جعلی (للبصره خمسه اسماء) و ناراحتی احمد بصری از ایمان عبدالله هاشم – اشاره شد.
عباس فتحی در ادامه بحثی علمی را مطرح نموده و سعی در اثبات بطلان عبدالله هاشم دارد.
کوتاه سخن این که عبدالله هاشم ادعا دارد نامش در حدیث وصیت ذکر شده است: «فلیسلمها الى ابنه… له ثلاثه اسامى… عبدالله و احمد و… المهدی…» و عباس فتحی در رد سخن او چنین میگوید؛
گزیدهای از سخنان عباس فتحی، مبلغ فرقه مدعی یمانی / شاخه مکتب نجف:
عزیزان این حدیث وصیت است؛ میگوید وصیت را تسلیم میکند امام مهدی به پسرش که آن پسر سه نام دارد. یعنی چه سه نام دارد؟ حالا در جای دیگر راجع به آن حرف زدیم، باز هم صحبت میکنیم.
برای هر کدام از ائمه لااقل دو اسم گفته شده. لااقل! این که میگویم لااقل چون بعضی بیشتر هم هست.
مثلا امام حسین بیشتر از اینهاست؛ الحسین، شهید، زکی، مقتول. چهار تا اسم. برای امام حسن مجتبی؛ الحسن، البر، الوصول.
راجع به امام زین العابدین؛ ذیالثفنات، سید العابدین، علی. سه تا اسم برده. ذیالثفنات یعنی پینه بسته. سرور عبادت کنندگان، علی. یعنی سه تا بودند؟!
خب بیاییم راجع به مهدی اول. پیامبر اکرم میفرماید او سه نام دارد یک نامش مانند نام من و بابام است، آن عبدالله است.
آنها گفتند آقا عبدالله احمد المهدی، احمد.
امام احمد الحسن عبدالله من هستم. خب خود آدمی که این حدیث وصیت را به تو…
خلاصه پاسخ عباس فتحی اینگونه میشود:
«بر اساس حدیث وصیت کتاب الغیبه شیخ طوسى، امام زمان (علیه السلام) وصیت را به فرزندش که سه نام دارد تسلیم میکند، نه این که آن نامها مربوط به سه نفر باشد و تو ادعا کنی که عبدالله حدیث وصیت هستی! در همان حدیث وصیت برای امامان دیگر هم نامهای متعددی ذکر شده است. مثلا برای امام سجاد (علیه السلام) سه اسم بیان شده است. یعنی سه نفر هستند؟ مسلماً خیر.»
در حقیقت عباس فتحی با در نظر گرفتن سیاق حدیث و اشاره به نامهای مختلف برای ائمه دیگر در حدیث وصیت، نتیجه میگیرد که آن سه نام، نامهای فرزند امام زمان (علیه السلام) است، نه این که اشاره به سه شخصیت باشد.
برای مطالعه بیشتر درمورد حدیث وصیت به مقاله «بررسی حدیث وصیت در کتاب الغیبه شیخ طوسی» منتشر شده در وبسایت یمانی پژوهی مراجعه نمایید.
اینک ما نیز از شیوه پاسخ عباس فتحی استفاده کرده و ضمن بیان چند نکته، بطلان مکتب نجف و فرقه مدعی یمانی با تمام انشعاباتش را ثابت میکنیم.
نکته اول: در حدیث وصیت، عبارت «فَلْیُسَلّمْهَا إِلَى ابْنِه» ۱۰ بار تکرار شده است که در ۹ بار اول، کلمه «ابنِه» دلالت بر فرزند مستقیم و بدون فاصله امام قبل دارد. بنابراین اگر حدیث وصیت صحیح باشد و فراز آخر حدیث وصیت ناظر به امام زمان (علیه السلام) و فرزند ایشان باشد، «ابنه» دهم نیز همانند ۹ بار قبل، دلالت بر فرزند مستقیم و بدون فاصله امام زمان (علیه السلام) دارد.
یعنی کسی که ادعا دارد احمدِ حدیثِ وصیت است، باید فرزند مستقیم امام زمان (علیه السلام) باشد اما احمد بصری، حضرتش را جد چهارم خود معرفی میکند و در نتیجه، بطلان فرقه مدعی یمانی با همه انشعاباتش ثابت میگردد.
به حدیث وصیت در تصویر پیش رو دقت کنید:

…و در ادامه حدیث:

مبلغین فرقه اشکالی مطرح کرده و میگویند:
کلمه «ابن» الزاما به معنای فرزند مستقیم و بدون واسطه نمیباشد بلکه فرزند غیر مستقیم و با واسطه را نیز شامل میشود. در ابتدای حدیث وصیت هم پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) از نوههای خود – امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) – تعبیر به «ابنی» کردهاند. بنابراین، «ابنه» دهم میتواند به معنای فرزند با واسطه و غیر مستقیم باشد.
در پاسخ به این اشکال ناشیانه میگوییم:
الف: اگر اشکال فوق را بپذیریم، نهایت امر این میشود که برای کلمه «ابنه» دهم، دو معنا قابل تصور است: فرزند مستقیم و فرزند غیر مستقیم.
در این صورت باید قرینهای در بین باشد تا بتواند معنای صحیح حدیث وصیت را معین کند اما هیچ قرینهای توسط احمد بصری در این جهت ذکر نمیشود.
ب: اگر ادعا میکردیم که کلمه «ابن» فقط بر فرزند مستقیم و بدون واسطه دلالت دارد، اشکال مبلغین فرقه وارد بود. ولی ما چنین ادعایی نکردیم بلکه سخن ما این بود که: کلمه «ابنه» – نَه «ابن» – ۱۰ بار در حدیث وصیت تکرار شده است و در ۹ بار اول به معنای فرزند مستقیم است. حال با توجه به سیاق حدیث، «ابنه» دهم نیز به همان معنای ۹ بار قبل است.
ج: اگر کسی از سیاق حدیث چشم پوشی کرده و معنای «ابنه» دهم را فرزند غیر مستقیم بداند، با این سوال مواجه میشود که: مراد و منظور پیامبر (صلی الله علیه و آله)، فرزند غیر مستقیم چندم بوده است؟ پنجم؟ هشتم؟ دهم؟ یا…؟
و در این میان هیچ قرینهای در حدیث وصیت یا احادیث دیگر وجود ندارد که معین کند مراد حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)، فرزند چندم بوده است. بنابراین فراز آخر حدیث وصیت از نظر معنایی مجمل بوده و قابلیت استناد ندارد.
خلاصه این که هر کس ادعا دارد احمدِ حدیثِ وصیت است باید فرزند مستقیم امام زمان (علیه السلام) باشد زیرا عبارت «إِلَى ابنه» ۱۰ بار در حدیث وصیت تکرار شده است که در ۹ بار اول، دلالت بر فرزند مستقیم امام قبل دارد. بنابراین «ابنه» دهم نیز با توجه به سیاق حدیث، به معنای فرزند مستقیم امام زمان (علیه السلام) است لذا احمد بصری، مدعی دروغینی بیش نیست.
نکته دوم: طبق حدیث وصیت – البته اگر این حدیث صحیح باشد و نیز اگر بپذیریم که فراز آخرین آن، مربوط به امام زمان (علیه السلام) و فرزند ایشان است – امر وصایت پس از وفات امام زمان (علیه السلام) به فرزند ایشان منتقل میشود. بر این اساس، احمد بصری یقینا مدعی دروغین است زیرا وی هم اکنون خویش را وصی و حجت ناطق زمان (در محضر عبد صالح، ج1، ص۶۵) اعلام میکند در حالی که هنوز امام زمان (علیه السلام) وفات نکردهاند!
فرقه مدعی یمانی به استدلال فوق اشکالی وارد کرده که خلاصه آن چنین است:
«همیشه وفات به معنای مرگ نبوده بلکه به معنای رفع نیز میآید. در فراز آخرین حدیث وصیت نیز وفات به معنای رفع بوده یعنی امام زمان (علیه السلام) همچون حضرت عیسی (علیه السلام) مرفوع شده و حجت ناطق در این زمان، احمد وصی ایشان است».
در پاسخ به این اشکال میگوییم:
اگر برای کلمهای دو معنا یا بیشتر وجود داشته باشد، باید قرینهای در بین باشد تا بتوانیم با کمک آن قرینه متوجه شویم که متکلم کدام یک از معانی آن کلمه را قصد کرده است.
بنابراین اگر برای کلمه وفات دو معنا وجود داشته باشد، ادعای ما این است که با توجه به قرینه موجود در حدیث وصیت، وفات در فراز آخرین آن به معنای مرگ بوده لذا احمد بصری مدعی دروغین است زیرا قبل از وفات امام زمان (علیه السلام) آمده است.
و اما قرینه: در حدیث وصیت کلمه «الوَفَاه» ۱۲ بار تکرار شده و ۱۱ بار اول آن به معنای مرگ است. پس با توجه به سیاق حدیث معلوم میشود که وفات آخرین نیز به معنای مرگ میباشد.
به هوش باشید!
با فرقهای کاملا شیاد و حرفهای روبرو هستیم!