مقالات

سه نشانه‌ی یمانیِ موعود، و رسوایی مدعی دروغین احمد اسماعیل بصری

مقدمه

در روایات شریفه برای تشخیص یمانی موعود از مدعیان دروغین، علائم و نشانه‌هایی ذکر شده که با توجه به این علائم و نشانه‌ها به راحتی می‌توان یمانی حقّ را تشخیص داد و در دام شیادان دین باز نیفتاد.

ناگفته نماند که اگر کسی از شناخت یمانی واقعی در هنگامه ظهور محروم بماند هیچ گونه خللی به ایمان او وارد نمی‌گردد زیرا شناخت یمانی جزو ضروریات دین نبوده و چهار چوب مذهب تشیع به آن وابسته نمی‌باشد.

به عبارت دیگر شخصیت یمانی فقط علامتی از علائم ظهور است و لاغیر، لذا اگر کسی از شناخت علامتی از علائم ظهور و نشانه‌ی یمانی، محروم بماند نقصی به ایمان او وارد نمی‌باشد.

در بخش حاضر قصد آن داریم تا با بررسی روایات مربوطه، به علائم و نشانه‌های یمانی موعود دست یابیم تا از این رهگذر خدمتی به منتظران واقعی امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) نموده و راه را برای سوء استفاده شیاطین انسی مسدود کرده ورضایت حضرتش را جلب نماییم.

نشانه اول: خروج یمانی از یمن

مثلا یکی از آن 5 روایت، روایت زیر می‌باشد:

«وَ إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِ خُرُوجِهِ خُرُوجَ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الشَّامِ و خُرُوجَ الْیَمَانِیِّ مِنَ الْیَمَن…»

  • نکته:

در اولین روایتِ مقاله مذکور (مقاله‌ی بداء در علائم ظهور و بررسی ادعای محل خروج یمانی)، بیان داشتیم که کلمه «خروج» در لغت به معنای قیام و لشکر کشی نبوده بلکه به معنای «ظهور» و بروز می‌باشد، خواه از مکانی باشد یا از حالتی.

بنابراین معنای حدیث فوق اینگونه می‌شود:

و همانا از علامات ظهورش، ظهور سفیانی از شام و ظهور یمانی از یمن است.

البته اگر ماده «خَرَجَ» همراه حرف «علی» استعمال شود، معنای قیام و لشکرکشی را می‌رساند که در بحث ما این ماده با حرف «علی» همراه نمی‌باشد.

گاهی هم وجود قراینی سبب می‌شود که از کلمه «خروج» معنای قیام و لشکرکشی فهمیده شود.

همانطور که در اولین روایتِ مقاله مذکور (مقاله‌ی بداء در علائم ظهور و بررسی ادعای محل خروج یمانی)، ذکر گردید، در روایات هم کلمه «ظَهَرَ/ ظهور» به جای «خَرَجَ/ خروج» استفاده شده است که این امر هم دلیل و شاهدی بر ادعای ما می‌باشد.

در روایت دیگری امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمایند:

«لِلْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ ظُهُورُ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ وَ الصَّیْحَهُ مِنَ السَّمَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّهِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیْدَاءِ».

ترجمه: برای قائم پنج علامت است: ظهور سفیانی و یمانی و صیحه از آسمان و کشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن در سرزمین بیداء.

(غیبت نعمانی، ص252)

از این حدیث شریف هم به خوبی برداشت می‌شود که کلمه «خروج»، به معنای «ظهور و بروز» می‌باشد لذا امام صادق (علیه‌السلام) در این روایت به جای استفاده از کلمه «خروج» از عبارت «ظهور» استفاده می‌نمایند.

یا در روایات دیگری آمده است:

«عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْت أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام یَقُولُ إِنَّ السُّفْیَانِیَّ یَمْلِکُ بَعْدَ ظهُورِهِ عَلَى الْکُوَرِ الْخَمْسِ حَمْلَ امْرَأَه».

(غیبت شیخ طوسی، ص449)

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام أَنَّهُ قَالَ: السُّفْیَانِیُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِی رَجَبٍ وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَهَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّهُ أَشْهُرٍ یُقَاتِلُ فِیهَا فَإِذَا مَلَکَ الْکُوَرَ الْخَمْسَ مَلَکَ تِسْعَهَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ یَزِدْ عَلَیْهَا یَوْما».

(غیبت نعمانی، ص229)

همانطور که مشاهده نمودید در روایت اول از کلمه «ظهوره» استفاده شده ودر روایت دوم از عبارت «خروجه» استفاده شده است که این هم شاهدی دیگر است بر ادعای ما.

در روایت دیگری، ضمن ذکر علائم ظهور فرموده‌اند:

«وَ ظُهُورُ الدَّجَّالِ یَخْرُجُ بِالْمَشْرِقِ مِنْ سِجِسْتَانَ و ظُهُورُ السُّفْیَانِیِّ…»

(منتخب الانوار المضیئه، ص24)

در حالی که روایات دیگر صحبت از خروج سفیانی را به میان آورده است لذا این هم دلیلی دیگر بر یکسانی معنای «خروج» با «ظهور» است.

محدثین گرانقدر هم با دیدن روایات مربوطه و لحاظ معنای لغوی کلمه «خروج»، در کتب خود بحث «علائم ظهور» را مطرح نموده و سپس روایات خروج و ظهور را ذکر کرده‌ و فرقی بین خروج و ظهور قائل نشده‌اند. به نمونه‌های زیر توجه فرمایید:

  • شیخ مفید می‌گوید:

«فإنا نقول إن الأخبار قد جاءت عن أئمه الهدى من آباء الإمام المنتظر ع بعلامات تدل علیه قبل ظهوره… منها خروج السفیانی»

ترجمه: پس همانا ما می‌گوییم که اخبار علامات از ائمه هدی از پدران امام منتظر (علیهم‌السلام) وارد شده است که دلالت دارد بر او قبل از ظهورش… که از جمله آن علائم، خروج سفیانی است.

(الفصول العشره، ص121)

بنابراین شیخ مفید هم علائم خروج قائم را همان علائم ظهور ایشان می‌داند و تفاوتی بین آ‌ن‌ها قائل نیست.

  • مرحوم نعمانی بابی در کتاب غیبتش دارد به نام:

«باب 14 ما جاء فی العلامات التی تکون قبل قیام القائم ع و یدل على أن ظهوره یکون بعدها کما قالت الأئمه ع»

ترجمه: باب 14 آنچه وارد گشته در علامات که قبل از قیام قائم است و دلالت دارد بر اینکه ظهورش بعد آن علامت‌هاست همانطور که ائمه فرموده‌اند.

و پس از ذکر روایات علائم می‌گوید:

«هذه العلامات التی ذکرها الأئمه ع مع کثرتها و اتصال الروایات بها و تواترها و اتفاقها موجبه ألا یظهر القائم إلا بعد مجیئها و کونها… ثم حققوا کون العلامات الخمس التی أعظم الدلائل و البراهین على ظهور الحق بعدها».

ترجمه: این نشانه‌ها که امامان (علیهم‌السلام) ذکر فرموده‌اند با توجّه به فراوانى آن و به هم پیوستگى و تواتر آن روایت‌ها و هم‌قول بودن آن‌ها (از حیث معنى) لازم می‌سازد که قائم علیه‌السلام ظهور نکند مگر پس از فرا رسیدن و تحقّق آن نشانه‌ها… سپس وجود نشانه‌هاى پنجگانه را که برترین دلائل و برهان‌ها بر ظهور حقّ پس از آن‌ها است مورد تأکید و تصدیق قرار داده‌اند.

(غیبت نعمانی، ص282)

پس باتوجه به عنوان باب و همچنین با توجه به سخنان مرحوم نعمانی در انتهای باب، به خوبی معلوم می‌گردد که ایشان هم علائم خروج را، همان علائم ظهور می‌دانند و تفاوتی بین خروج و ظهور قائل نیستند.

  • در کتاب منتخب الانوار المضیئه ص174 اینگونه آمده است:

«الفصل الحادی عشر فی ذکر علامات ظهوره، و قد ورد عن آبائه ع ذکر علامات تتقدم على ظهوره و تدل على ظهوره»

ترجمه: فصل 11 در ذکر علامات ظهورش، به تحقیق وارد شد از پدرانش (علیهم‌السلام) ذکر علاماتی که مقدم بر ظهورش بوده و دلالت بر ظهورش دارد.

ایشان هم از این علائم به عنوان «علائم ظهور» یاد کرده و علائم خروج را، همان علائم ظهور می‌دانند و تفاوتی بین خروج و ظهور قائل نیستند.

در کتاب وافی هم این روایات تحت عنوان «باب 51 علامات ظهوره علیه‌السلام» گردآوری شده‌اند که مشخص می‌شود مولف کتاب، علائم خروج را همان «علائم ظهور» می‌دانند وتفاوتی بین خروج و ظهور قائل نیستند. (الوافی، ج2، ص443)

  • مرحوم علامه مجلسی هم در بحارالانوار، ج52، ص181، می‌گوید:

«باب 25 علامات ظهوره صلوات الله علیه من السفیانی و الدجال و غیر ذلک…»

ترجمه: باب 25 علامات ظهورش که عبارت باشند از سفیانی و دجال و غیر آن‌ها.

در حقیقت مرحوم علامه مجلسی هم فرقی بین ظهور و خروج قائل نبوده و این علامات را بر علائم ظهور حضرتش حمل می‌کند.

  • در کتاب الزام الناصب اینگونه آمده است:

«الفرع الثانی إخبار النبی صلّى اللّه علیه و آله و سلم و الأئمّه علیهم السّلام بعلامات الظهور».

ترجمه: فرع دوم، اخبار پیامبر و ائمه (علیهم‌السلام) به علامات ظهور.

(الزام الناصب، ج2، ص103)

در حقیقت مرحوم حائری هم فرقی بین ظهور و خروج قائل نبوده و این علامات را بر علائم ظهور حضرتش حمل می‌کند.

و شواهد فراوان دیگری که به جهت اختصار از ذکر آن‌ها صرف نظر می‌نماییم.

جمع بندی

کلمه «خروج» در لغت به معنای قیام و لشکر کشی نبوده بلکه به معنای «ظهور» و بروز می‌باشد، خواه از مکانی باشد یا از حالتی.

محدثین و علماء هم خروج را به معنای ظهور دانسته که تصریحات آنان در بالا تقدیم عزیزان گردید.

نشانه دوم: همزمانی خروج یمانی با سفیانی

در این مقاله، محور بحث را بر شناخت علائم و نشانه‌های یمانی متمرکز نمودیم. نشانه‌هایی که در لابلای روایات ذکر شده و از دو لب گهربار و مبارک چهارده معصوم ‌(علیهم‌السلام) خارج گردیده است.

به اولین نشانه آن در بخش قبل -که خروج یمانی از یمن بود- اشاره نمودیم و در این بخش به دومین نشانه مذکور در روایات در مورد یمانی می‌پردازیم.

در روایات معصومین زمان خروج یمانی و سفیانی و خراسانی، در یک سال و یک ماه و یک روز ذکر گردیده است. به روایت زیر دقت فرمایید:

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: خُرُوجُ الثَّلَاثَهِ السُّفْیَانِیِ وَ الْخُرَاسَانِیِ وَ الْیَمَانِیِ فی سَنَهٍ وَاحِدَهٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ و لَیْسَ فِیهَا رَایَهٌ أَهْدَى مِنْ رَایَهِ الْیَمَانِیِّ لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَى الْحَق».

ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) : خروج این سه -سفیانی و خراسانی و یمانی- در یک سال و یک ماه و یک روز است و پرچمی هدایتگرتر از پرچم یمانی در بین آن سه نیست زیرا او به حق دعوت می‌کند.

(الارشاد، ج2، ص375 /  با مختصری تفاوت در غیبت شیخ طوسی، ص446)

  • بررسی:

1. همانطور که در بخش قبل ذکر گردید، کلمه «خروج» به معنای شورش و قیام و لشکرکشی نبوده بلکه به معنای بروز و ظهور می‌باشد، خواه از مکانی باشد یا از حالتی.

بنابراین خروج سفیانی و یمانی و خراسانی در یک روز، به معنای ظهور این سه در یک روز می‌باشد. مضافا اینکه در روایات هم از خروج سفیانی به ظهور تعبیر شده است که روایات مربوط در بخش قبلی و همچنین در مقاله «بداء در علائم ظهور و بررسی ادعای محل خروج یمانی» از نظر عزیزان گذشت و فقط اشاره‌وار آن‌ها را مرور می‌کنیم:

«عن الصادق (علیه‌السلام) : لِلْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ ظهُورُ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ وَ الصَّیْحَهُ مِنَ السَّمَاءِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّهِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیْدَاءِ».

(غیبت نعمانی، ص252)

«عنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْت أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) یَقُولُ إِنَّ السُّفْیَانِیَّ یَمْلِکُ بَعْدَ ظهُورِهِ عَلَى الْکُوَرِ الْخَمْسِ حَمْلَ امْرَأَه».

(غیبت شیخ طوسی، ص449)

«و ظُهُورُ الدَّجَّالِ یَخْرُجُ بِالْمَشْرِقِ مِنْ سِجِسْتَانَ و ظُهُورُ السُّفْیَانِیِّ…»

(منتخب الانوار المضیئه، ص24)

«ثمَّ یَخْرُجُ السُّفْیَانِیُّ الْمَلْعُونُ مِنَ الْوَادِی الْیَابِس وَ هُوَ مِنْ وُلْدِ عُتْبَهَ بْنِ أَبِی سُفْیَانَ فإِذَا ظَهَرَ السُّفْیَانِیُّ اخْتَفَى الْمَهْدِیُّ ثُمَّ یَخْرُجُ بَعْدَ ذَلِکَ».

(غیبت شیخ طوسی، ص444)

بنابر آنچه عرض شد، احمد اسماعیل همبوشی نمی‌تواند مصداق یمانی واقعی باشد زیرا در روز ظهور او -که حدودا 17 سال قبل می‌باشد-  خراسانی و سفیانی ظهور ننمودند. بنابراین احمد اسماعیل بصری همبوشی، مدعی دروغینی بیش نیست.

2. مضافا اینکه وی نشانه اول یمانی موعود را هم ندارد. نشانه اول این بود که یمانی باید از یمن ظهور و خروج نماید و این درحالی است که احمد اسماعیل بصری همبوشی از شهر بصره ظهور نموده و لشکرکشی خود را هم از عراق معرفی نموده، نه از یمن.

در پی این رسوایی آشکار بر اساس نشانه اول و دوم، مبلغین این فرقه پوشالی در صدد بازی با روایات -مثل همیشه- برآمده و توجیهات مضحکی را بیان نموده‌اند.

3. بعضی از مبلغین مغرض این فرقه پوشالی می‌گویند:

«این که گفته‌اند خروج این سه در یک روز است، یعنی خروج به سوی عراق. یعنی این سه در یک روز به سوی عراق خارج می‌شوند ولشکرکشی می کنند».

  • و اما پاسخ:

اگر به فرض بپذیریم که خروج به معنای شورش و قیام و لشکرکشی می‌باشد، باید عرض کنیم که:

خروج در این حدیث، مطلق و بدون قید بوده -یعنی کلمه «خروج» بدون قید «الی العراق» ذکر گردیده است- لذا این که گفته شود منظور از خروج، خروج به سوی عراق می‌باشد بدون دلیل بوده و سخن گزافی بیش نیست.

4. مضافا اینکه باتوجه به روایات مربوطه، گزافه گویی این مبلغین مغرض آشکارتر می‌گردد زیرا در روایات، خروج یمانی مقیّد به «یمن و صنعاء» و از این منطقه ذکر شده و فرموده‌اند:

«وَ خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ مِنَ الشَّامِ وَ الْیَمَانِیِ مِنَ الْیَمَن…»

ترجمه: وخروج سفیانی از شام و یمانی از یمن.

(کمال الدین، ج1، ص331)

«ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام السُّفْیَانِیُّ فَقَالَ أَنَّى یَخْرُجُ ذَلِکَ وَ لَمَّا یَخْرُجْ کَاسِرُ عَیْنَیْهِ بصَنْعَاء».

ترجمه: در نزد امام صادق (علیه‌السلام) سخن از سفیانی به میان آمد، حضرتش فرمودند: چگونه سفیانی خارج می‌شود در حالی که هنوز شکننده چشمان سفیانی از صنعاء خارج نشده است؟!

(غیبت نعمانی، ص277)

در حالی که اگر مراد از خروج، خروج به سوی عراق باشد باید در روایات بالا می‌فرمودند:

«وَ خُرُوجُ السُّفْیَانِیِّ الی العراق وَ الْیَمَانِیِ الی العراق».

«ذُکِرَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام السُّفْیَانِیُّ فَقَالَ أَنَّى یَخْرُجُ ذَلِکَ وَ لَمَّا یَخْرُجْ کَاسِرُ عَیْنَیْهِ الی العراق».

جمع بندی

  • خروج به معنای ظهور بوده بنابراین ظهور این سه در یک روز می‌باشد.
  • اینکه گفته شود «مراد از خروج، خروج به سوی عراق می‌باشد» سخن بی‌دلیل و گزافی است. مضافا اینکه در روایات، خروج را مقیّد به یمن و صنعاء نموده‌اند.
  • تاکنون دو نشانه در شناخت یمانی موعود ذکر نمودیم که هیچ یک از این دو نشانه، بر شخص احمد اسماعیل همبوشی صدق نکرده و او را یکی از مدعیان دروغین معرفی می نماید.

نکته: خروج در ماه رجب

تاکنون به دو نشانه از نشانه‌های یمانی موعود اشاره نمودیم. در ادامه بحث نشانه دوم (همزمانی ظهور و بروز یمانی با سفیانی و خراسانی) باید عرض کنیم که:

در روایات زمان خروج و ظهور سفیانی، ماه رجب ذکر گردیده و چون یمانی، هم زمان با سفیانی ظهور می‌کند، پس ظهور یمانی هم در ماه رجب می‌باشد.

در زیر به چند نمونه از روایات در این زمینه اشاره می‌شود:

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام أَنَّهُ قَالَ: السُّفْیَانِیُ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِی رجَبٍ…»

ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: سفیانی از محتومات است و خروج او در رجب است…

(غیبت نعمانی، ص300)

در روایت دیگری امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«إِنَّ أَمْرَ السُّفْیَانِیِ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِی رجَبٍ»

ترجمه: همانا امر سفیانی از امور محتوم است و خروج او در ماه رجب است.

همانطور که سابقا بیان نمودیم، کلمه خروج به معنای بروز و ظهور می‌باشد، خواه از مکانی باشد یا از حالتی.

لازم به ذکر است که محتوم بودن امر سفیانی، به معنای بداء ناپذیری سفیانی نمی‌باشد که سابقا در مقاله «بداء در علائم ظهور و بررسی ادعای محل خروج یمانی» به آن پرداختیم.

بنابراین ظهور یمانی در ماه رجب و هم زمان باسفیانی می‌باشد.

اما متاسفانه احمد اسماعیل بصری همبوشی حتی این خصوصیت -یعنی ظهور در ماه رجب- را هم دارا نمی‌باشد زیرا وی در ماه جولای سال 2002 مصادف با جمادی الاول سال 1423 دعوت مردم را -مثلا به دستور امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)- آغاز کرده و به عنوان مدعی یمانی ظاهر می‌گردد.

ناگفته نماند که این فرقه، خروج را به معنای قیام و شورش و لشکر کشی تلقی نموده لذا ادعا می‌کنند که خروج احمد اسماعیل همبوشی هم‌زمان با سفیانی و در ماه رجب خواهد بود.

اما غافل از اینکه این جماعت در ماه محرم سال 2008 خروج مسلحانه نموده که موجب کشته شدن تعدادی از مردم بی‌گناه و ماموران امنیتی شد.

لذا اگر بپذیریم که خروج به معنای قیام و شورش می‌باشد، بر این اساس هم باز خروج یمانی در ماه رجب اتفاق نیفتاده بلکه در ماه محرم بوده است.

  • این فرقه پوشالی در پی این رسوایی، برای دفاع از خود می‌گویند:

«ما در آن سال قیام نکردیم بلکه پلیس عراق به ما حمله کرد و ما از خود دفاع نمودیم».

  • در پاسخ عرض می‌کنیم که:

اولا: خود احمد اسماعیل پذیرفته است که در آن سال قیام نموده اما قیامش به ثمر ننشست و موجب کشته شدن یارانش شد.

در کتاب جواب منیر، ج3، ص59 شخصی از احمد اسماعیل همبوشی سوال می‌پرسد که:

«مولای من، در خصوص قیام، از شخصی شنیده‌ام که پرچم قائم شکست ندارد، پس چگونه شکست خوردید و انصار -که رحمت خدا بر آن‌ها باد- شهید شدند؟»

تذکر: احمداسماعیل خود را به عنوان قائم معرفی می‌کند لذا منظور سوال کننده از قائم، شخص احمد اسماعیل می‌باشد.

احمد اسماعیل همبوشی هم در پاسخ به این سوال می‌گوید:

«آیا برای من و انصار، الگویی در حسین ‌(علیه‌السلام)‌ نباشد؟ آیا لوحی را که خدای عزّوجلّ به رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله)‌ داد و رسول ‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله)‌ نیز آن را به فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بخشید، نخوانده‌ای؟ که در آن حال قائم و یارانش نوشته شده است: بسم الله الرحمن الرحیم…»

(جواب منیر، ج3، ص65)

همانطور که ملاحظه فرمودید احمد اسماعیل همبوشی سوال پرسشگر را مبنی بر قیام و شکست و شهادت تقریر و تایید نموده و با جسارت تمام قیام و کشته شدن یارانش را به قیام و شهادت امام حسین (علیه‌السلام) تشبیه نموده و می‌گوید: «آیا برای من و انصار، الگویی در حسین ‌(علیه‌السلام)‌ نباشد؟…»

یعنی همانطور که امام حسین (علیه‌السلام) قیام نمود و شهید شد، ما نیز قیام نمودیم و شهید شدیم.

البته ناگفته نماند که نفس شکست احمد اسماعیل -چه قیام کرده باشد و چه دفاع- مبطل ادعای قائمیت او می‌باشد زیرا قائم بر طبق روایات شکست نمی‌خورد.

ثانیا: پیروان این فرقه ادعا دارند که پلیس عراق به آنان حمله نموده است و آن‌ها قیام نکرده‌اند.

همانطور که عرض شد این ادعا، مخالف صریح سخنان احمد اسماعیل همبوشی می‌باشد -که به آن اشاره نمودیم- اما بنا بر این ادعا، سوالاتی در ذهن ایجاد می‌شود که آن‌ها را بیان می‌کنیم:

1. این همه افراد مسلح -به سلاح‌های سبک و سنگین- در آن مکان برای چه کاری جمع شده بودند؟ آن هم در روز تاسوعا که همگان مشغول عزاداری هستند و پلیس عراق هم شدیدا حواسش سرگرم مراقبت از زائران امام حسین (علیه‌السلام) است!!!

 نکند عزاداری جدیدی با نارنجک و مسلسل و آر پی جی و خمپاره و… می‌خواستند اختراع کنند؟!

2. اگر واقعا در تاسوعای سال 2008 قیامی از سوی این فرقه صورت نگرفته و اینان بی‌گناه بوده و قصد شورش نداشته‌اند، پس چرا با پلیس عراق درگیر شدند؟

اگر واقعا قصد شورش نداشته‌اند، فقط کافی بود سلاح‌های خود را زمین بگذارند و دست‌ها را روی سر برده تا پلیس به آن‌ها حمله نکند.

3. اگر واقعا قیام و شورشی در کار نبوده، پس چرا دستگیر شدگان، به قیام و شورش و نقشه‌های شوم و کمک‌های وهابیت اعتراف نموده‌اند؟

yamani-sign-analysis
شورش فرقه احمداسماعیل همبوشی در سال 2008

برای مشاهده فیلمی از اعترافات آنان، ویدیوی «فرقه تروریستی احمداسماعیل» را درسایت مشاهده نمایید.

ثالثا: با توجه به اینکه طبق برخی از روایات، قیام قائم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) در روز عاشورا می‌باشد، به خوبی می‌توان پی به اهداف شوم این جمعیت مسلح در آن روز برد و این هم خود شاهدی است بر شورش و قیام فرقه مدعی یمانی.

جمع بندی:

خلاصه اینکه احمد اسماعیل همبوشی قصه‌ی ما، نه از یمن خارج شده و نه هم زمان با سفیانی و خراسانی خروج و ظهور کرده، بلکه حتی خروجش هم -به هر معنایی که خروج باشد- در ماه رجب نمی‌باشد.

ناگفته نماند که نفس شکست احمد اسماعیل -چه قیام کرده باشد و چه دفاع- مبطل ادعای قائمیت او می‌باشد زیرا قائم بر طبق روایات شکست نمی‌خورد.

نشانه سوم: یمانی، شیاد و دین باز نیست

تاکنون به دو نشانه از نشانه‌های یمانی موعود اشاره نمودیم.

نشانه اول: یمانی از یمن ظاهر می‌شود.

نشانه دوم: همزمانی ظهور و بروز یمانی با سفیانی و خراسانی.

و اما نشانه سوم:

آنچه مسلّم و قطعی است یمانی موعود، شیاد و کذاب و دین باز و… نیست. لذا با این نشانه به راحتی می‌توان بین مدعی حَقّ یمانی از مدعی حُقّه، تفکیک قائل شد.

بنابراین اگر کسی ادعای یمانی بودن داشته باشد ولی در عین حال فردی شیاد و کذاب و دین باز و… هم باشد، او یمانی موعود و واقعی نبوده بلکه از لشکریان شیطان می‌باشد.

احمد اسماعیل بصری همبوشی علاوه بر اینکه نشانه‌های قبلی یمانی موعود را ندارد، فاقد نشانه سوم هم می‌باشد.

آیا به نظر شما کسی که بر خلاف آیات و روایات سخن می‌گوید، چگونه شخصی است؟

نمونه‌ اندکی از اعتقادات احمداسماعیل بصری همبوشی:

1. یمانی امام مفترض الطاعه هست. (متشابهات، ج4، ص46)

او خود را امام 13 می‌داند و جالب‌تر اینکه در این زمینه به احادیثی استناد می‌کند که در کتاب گوساله پاسخ آن را داده است، اما در نسخه‌های بعدی کتاب گوساله این عبارات حذف می‌گردند.

امام صادق (علیه‌السلام) در حدیثی، قائلین به امام 13 را از دین خدا و ولایت اهل بیت خارج دانسته‌اند. (بحارالانوار، ج69، ص136)

2. او ادعای علم و عصمت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را دارد که با تورّقی مختصر در کتب و نظریات او، به سادگی بطلان این ادعا ثابت می‌گردد. (کافی است به سایر محتویات سایت رجوع نموده تا پی به جهل و غرض ورزی‌ها و اشتباهات فراوان او ببرید).

3. در دین، احکام جدیدی وارد نموده است. اما به تصریح روایات، دین پیامبر خاتم ‌(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تا روز قیامت باقی است و تغییر نمی‌پذیرد. نمونه‌ای از احکام جدید این فرقه را می‌توان در وضو و اذان و اقامه و نماز و… دید. (شرایع الاسلام، ابواب مربوطه)

4. او معتقد است که انسان و میمون از نیای مشترکی بوجود آمده و به مرور زمان، انسان تطور و تکامل یافته و به شکل کنونی درآمده است. (توهم بی‌خدایی، ص44)

5. او خود را همان شتر ماده حضرت صالح می‌داند که از دل کوه بیرون آمده است. (بیان الحق و السداد، ج2، ص50)

6. او رجعتی که در آیات و روایات مطرح گردیده است را قبول ندارد.

با توجه به مدارک دینی، رجعت یعنی بازگشت بعضی از انسان‌های مرده و زنده شدن آن‌ها در زمان ظهور امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) . (بحارالانوار، ج53، ص39)

اما او از تحمل این معنا برای رجعت سر باز زده و بسان فلاسفه و عرفاء، نصوص دینی را تاویل می‌نماید.

7. او می‌گوید که هیچ روایتی در تایید علماء آخرالزمان وجود ندارد و بر همین اساس، تمام مراجع را دشمنان امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌داند و در این بین دشمنی خاصی با آیت الله سیستانی داشته وایشان را -نعوذ بالله- همان دجال موجود در روایات معرفی می‌نماید.

برای پی بردن به غرض ورزی و این دروغ بزرگ به مقاله «بررسی روایات مذمت و علماء آخرالزمان (قسمت اول)» منتشر شده در همین سایت، مراجعه فرمایید.

8. او می‌گوید: «یمانی موعود از عراق می‌آید و من همان یمانی هستم»، اما با توجه به روایات، یمانی از یمن می‌آید.

جهت دیدن روایات مربوطه به مقاله «بداء در علائم ظهور و بررسی ادعای محل خروج یمانی» مراجعه فرمایید.

9. او ادعای امامت نموده اما معجزه ندارد، لذا معجزه را علامت امام و راه تشخیص او نمی‌داند.

ولی در روایات، معجزه به عنوان حجت و علامت امام و دلیلی بر صدق ادعای امام ذکر شده تا هر شیادی نتواند ادعای امامت نماید.

برای مشاهده توضیح بیشتر در مورد علامتیت معجزه، به مقاله «معجزه؛ یکی از طرق تشخیص حجت خدا» منتشر شده در سایت، مراجعه نمایید.

10. او روایات را سانسور و تقطیع کرده و با معنای آن‌ها بازی می‌کند و در موارد فراوانی منکر روایات معصومین می‌گردد.

و موارد فراوان دیگر که در این مختصر نمی‌گنجد.

با این اوصاف آیا او نشانه سوم یمانی را دارا می‌باشد؟!

نشانه سوم یمانی موعود این بود که: «یمانی موعود، انسانی دین باز و شیاد و… نیست».

بررسی یک روایت تقطیع شده

همانطور که سابقا بیان گردید، سرزمین یمن به عنوان محل خروج یمانی در روایات بیان شده است. همان یمانی‌ای که در شمار علائم حتمی ظهور ذکر شده و احمد اسماعیل همبوشی، مدّعی آن است.

بنابراین فرقه همبوشی -مدعی یمانی- که ادعا دارد: «روایتی مبنی بر خروج یمانی از یمن وجود ندارد» پوچی و سستی کلامشان به سادگی آشکار گشته و غرض ورزی آنان هویدا می‌گردد.

پس از این رسوایی و فضاحت بزرگ در بحث محل خروج یمانی -که بالنتیجه، از این رسوایی، دروغین بودن احمد اسماعیل همبوشی ثابت می‌شود- گاهاً بعضی از مبلغین، مطالبی عنوان می‌کنند تا بتوانند آبروی بر باد رفته امام 13 مُرده‌ی خود را تدارک کرده و همچنان از مریدان جاهل در دام افتاده، سواری بگیرند.

در این راستا، مبلغین این فرقه می‌گویند:

«در مکان خروج یمانی بداء و تغییر شده است. در روایات هم داریم: إِنْ کُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ یَجِیئَکُمُ مِنْ وَجْهٍ، ثُمَّ جَاءَکُمْ مِنْ وَجْهٍ فَلَا تُنْکِرُونَه. یعنی اگر آرزو دارید از سمتی بیاید و سپس از سمتی دیگر به سوی شما آمد، انکارش نکنید».

  • بررسی و نکات:

1. در مقاله «بداء در علائم ظهور و بررسی ادعای محل خروج یمانی» منتشر شده در سایت، مفصلا در مورد بداء گفتگو نمودیم و بیان داشتیم که:

بداء در جزئیات علامت ظهور اگر به نحوی باشد که موجب دگرگونی اساسی در علامت نگردد و علامت را از علامتیت نیندازد، قبحی نداشته و امکان وقوعش در علامت هست.

با توجه به آنچه سابقا در مورد نشانه‌های تشخیص یمانی -یعنی خروج از یمن و همزمانی خروج یمانی با سفیانی و خراسانی و شیاد نبودن شخصیت یمانی- گفته شد، بداء و تغییر در مکان خروج یمانی قبیح می‌باشد زیرا:

در روایات به همین نشانه‌ها برای شناخت یمانی اکتفا شده و هیچ راه دیگری بیان نشده است و در صورت وقوع بداء در این نشانه‌ها، دیگر کسی ملتفت به این علامت نشده و یمانی را تشخیص نمی‌دهد و در نتیجه به او ملحق نمی‌شود.

لازم به ذکر است که فرقه همبوشی قائلند که احمد اسماعیل همبوشی امام وحجت معصوم خدا بوده و برای اثبات او به وصیت و سلاح و پرچم استناد می‌کنند.

 اما جالب اینجاست که مغرضانه فقط به همین سه علامت اشاره نموده و از ذکر علائم دیگر امام- از قبیل معجزه داشتن، سایه نداشتن و تکلم به همه لغات و… – طفره می‌روند.

اما جالب‌تر اینکه همان سه علامت ادعایی را هم احمد اسماعیل همبوشی ندارد!

جهت اطلاع بیشتر از تفصیل مباحث وصیت و سلاح و پرچم، به مقالات در سایت ذیل زیر مراجعه فرمایید:

«بررسی حدیث وصیت درکتاب الغیبه شیخ طوسی»

«بررسی معنای اصلی سلاح امام و راه های تشخیص حجت واقعی از دروغین»

«بررسی مادی بودن یا معنوی بودن پرچم حضرت قائم که نزد ایشان است»

سپس در ادامه به حدیث تقطیع شده‌ی زیر اشاره شده و معنای کاملا اشتباهی برای آن ذکر کرده‌اند:

«إِنْ کُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ یَجِیئَکُمُ مِنْ وَجْهٍ، ثُمَّ جَاءَکُمْ مِنْ وَجْهٍ فَلَا تُنْکِرُونَه»

ترجمه: یعنی اگر آرزو دارید از سمتی بیاید و سپس از سمتی دیگر به سوی شما آمد، انکارش نکنید».

اینک برای روشن شدن معنای حدیث، روایت را به تمامه آورده و مورد بررسی قرار می دهیم.

«محَمَّدُ بْنُ یَحْیَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ، عَمَّنْ ذَکَرَهُ، عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى، عَنْ مُعَاوِیَهَ بْنِ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِی عُبَیْدَهَ الْحَذَّاءِ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ، مَتَى یَکُونُ؟

قَالَ: إِنْ کُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ یَجِیئَکُمُ مِنْ وَجْهٍ، ثُمَّ جَاءَکُمْ مِنْ وَجْهٍ فَلَا تُنْکِرُونَه».

ترجمه: ابوعبیده می‌گوید: از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد این امر سوال کردم که چه زمانی می‌باشد؟ ایشان فرمودند: اگر آرزو می‌کردید که از وجهی شما را بیاید سپس از وجهی دیگر شما را آمد، پس او را انکار نکنید.

(الامامه و التبصره، ص94 / بحارالانوار، ج52، ص268 به نقل از کتاب الامامه و التبصره)

  • بررسی و نکات:

2. چرا چند کلمه‌ی ابتداء این حدیث را سانسور کرده‌اند؟

آیا واقعا حذف سوال راوی، در فهم مخاطبین از معنای حدیث بی‌تاثیر می‌باشد؟

یا اینکه تعمداً سوال راوی حذف می‌شود تا مخاطبین نا آشنا، به راحتی در فهم معنای حدیث به اشتباه بیفتند؟

برای روشن شدن پاسخ این سوالات، با ما همراه باشید.

متاسفانه این حدیثِ تقطیع شده با ترجمه اشتباه در کانال «بانک احادیث دعوت مبارک» ثبت شده است که تصویر آن تقدیم می‌گردد:

refuting-false-mahdist-claims
نمونه کوچکی از تقطیع هدفمند و مغرضانه روایات و ارائه ترجمه اشتباه از سوی فرقه مدعی یمانی. چرا در این فرقه نامبارک، فراوان روایات تقطیع شده و ترجمه‌های غلط ارائه می‌گردد؟!

3. این حدیث از نظر سندی ضعیف بوده، مضافا اینکه علماء گذشته آن را در منابع خود ذکر نکرده و حدیث غیر مشهوری می‌باشد.

نپذیرفتن احادیث غیر مشهور، مورد قبول مبلغین فرقه همبوشی هم بوده لذا یکی از مبلغین این فرقه، در مورد حدیث «الیمانی من الیمن/ کمال الدین، ج1، ص331» عدم شهرت را مطرح نموده و به این ترتیب حدیث را زیر سوال می‌برد.

ناگفته نماند که دروغ این مبلغ را در مورد حدیث ذکر شده در کتاب کمال الدین، ج1، ص331 در مقاله «بداء در علائم ظهور و بررسی ادعای محل خروج یمانی»، سابقا به اثبات رسانده‌ایم.

4. مراد از «هذا الامر» در این حدیث، امر ظهور امام زمان می‌باشد لذا این حدیث # ارتباطی به یمانی نداشته و هیچ تصریح و یا اشاره‌ای هم در حدیث مبنی بر این ارتباط، وجود ندارد.  

5. با توجه به کتب لغت، کلمه «وجه» به معنای «صورت» می‌باشد.

در کتاب قاموس القرآن اینگونه آمده است:

«وجه: چهره، روى، صورت… در مجمع و قاموس و مصباح گفته: “الْوَجْهُ: مستقبل کلّ شىء” وجه، روى هر چیز است که با آن روبرو شوند.

راغب می‌گوید: “وجه در اصل، صورت و چهره است… و چون صورت اولین چیزى است که با تو روبرو می‌شود و نیز از همه اعضاء بدن اشرف است لذا به معنى روى هر چیز، اشرف هر چیز، اوّل هر چیز، بکار رفته است”

على هذا، وجه در اصل بمعنى صورت و ثانیا به معنى روبرو شده هر چیز و اشرف هر چیز… آمده است».

 بر این اساس، ترجمه کلمه »وجه» به «سمت و جهت» چیزی جز غرض ورزی و عوام فریبی نمی‌تواند باشد.

6. و اما در مورد پاسخ امام (علیه‌السلام) سه احتمال به نظر می‌رسد:

  • احتمال اول:

اینکه سوال راوی از زمانِ «هذا الامر» بوده اما حضرت پاسخ راوی را نداده و مطلب دیگری می‌فرمایند.

با توجه به این معنا، ممکن است کسی قائل به اضطراب و ناهماهنگی متن حدیث شده و روایت را غیر قابل استناد بداند.

ترجمه حدیث بر اساس احتمال اول:

از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد این امر سوال کردم که چه زمانی می‌باشد؟ ایشان فرمودند: اگر آرزو می‌کردید که از صورتی شما را بیاید سپس از صورتی دیگر شما را آمد، پس او را انکار نکنید.

  • احتمال دوم:

اینکه سوال راوی از زمانِ «هذا الامر» بوده اما حضرت پاسخ راوی را نداده و مطلب دیگری می‌فرمایند.

اما در این احتمال، عدم هماهنگی بین سوال وجواب، به معنای اضطراب و عدم حجیت حدیث نمی‌باشد، بلکه حضرت پاسخ روای را نداده و مطلب صحیح دیگری را بیان فرموده‌اند.

ترجمه حدیث بر اساس احتمال دوم:

از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد این امر سوال کردم که چه زمانی می‌باشد؟ ایشان فرمودند: اگر آرزو می‌کردید که از صورتی شما را بیاید سپس از صورتی دیگر شما را آمد، پس او را انکار نکنید.

  • احتمال سوم:

اینکه سوال راوی از زمانِ «هذا الامر» بوده و حضرت هم متناسب با سوال، پاسخ می‌گویند. یعنی پاسخ حضرت هم مربوط به زمان می‌باشد.

ترجمه حدیث بر اساس احتمال سوم:

از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد این امر سوال کردم که چه زمانی می‌باشد؟ ایشان فرمودند: اگر آرزو می‌کردید که از وجه زمانی (یعنی در زمانی) شما را بیاید سپس از وجه زمانی‌ای دیگر شما را آمد، پس او را انکار نکنید.

در حقیقت در این احتمال، حضرت نفی توقیت و نفی مشخص شدن زمان ظهور را می‌کنند.

  • با توجه به احتمالات سه گانه فوق، به نظر می‌رسد که احتمال دوم از قوت بیشتری برخوردار می‌باشد زیرا:

بنای احتمال اول بر ناهماهنگی متن و عدم حجیت آن بود که اساساً این نگرش صحیح نمی‌باشد و احتمال سوم هم با توجه به معنای لغوی کلمه «وجه/ صورت» بعید به نظر می‌رسد.

7. برای روشن‌تر شدن معنای پاسخ امام (علیه‌السلام) در احتمال دوم، احادیثی وجود دارد که به نمونه‌ای از آن اشاره می‌نماییم:

«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام أَنَّهُ قَالَ: لَوْ قَدْ قَامَ الْقَائِمُ لَأَنْکَرَهُ النَّاسُ لِأَنَّهُ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ شَابّاً مُوفقاً لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلا مَنْ قَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُ فِی الذَّرِّ الْأَوَّلِ وَ فِی غَیْرِ هَذِهِ الرِّوَایَهِ أَنَّهُ قَالَ علیه‌السام وَ إِنَّ مِنْ أَعْظَمِ الْبَلِیَّهِ أَنْ یَخْرُجَ إِلَیْهِمْ صَاحِبُهُمْ شَابّاً وَ هُمْ یَحْسَبُونَهُ شَیْخاً کَبِیراً».

ترجمه: امام صادق (علیه‌السلام): اگر قائم بپا خیزد مردم او را انکار کرده زیرا او به سوی آنان برمی‌گردد در حالی که جوان و رشید است. بر او ثابت [قدم] نمی‌باشد مگر کسی که خدا در ذرّ اول [از او] اخذ میثاق نمود. و در غیر این روایت امام (علیه‌السلام) فرمود: همانا از بزرگترین بلاها این است که صاحبشان به سوی آن‌ها خارج می‌شود در حالی که جوان است و آن‌ها او را پیری بزرگسال گمان می‌کنند.

(غیبت نعمانی، ص188)

اینک با توجه به این حدیث می‌توان معنای دقیق‌تری نسبت به حدیث «إِنْ کُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ یَجِیئَکُمُ مِنْ وَجْهٍ…» در احتمال دوم ارائه نمود که در زیر به آن اشاره می‌شود.

ترجمه: از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد این امر سوال کردم که چه زمانی می‌باشد؟ ایشان فرمودند: اگر [گمان و] آرزو می‌کردید که از وجه و صورتی [پیر] شما را بیاید سپس از وجه و صورتی [جوان] شما را آمد، پس او را انکار نکنید.

اگر ملبغین فرقه همبوشی ادعا نمایند که مراد از قائم در حدیث فوق، یمانی می‌باشد، در پاسخ گوییم:

اولا: هیچ نصّ و دلیلی در اثبات این ادعا تا کنون از سوی عزیزان همبوشی ارائه نشده است.

ثانیا: مضافا اینکه در روایات، مراد از قائم در میان اهل بیت (علیهم‌السلام) نهمین فرزند امام حسین (علیه‌السلام) -التاسع من ولد الحسین- می‌باشد ولا غیر.

ثالثا: در متن حدیث بحث عالم ذرّ عنوان گشته و با توجه به روایات عالم ذرّ، آن شخصی که لقب قائم دارد و در عالم ذرّ نسبت به او پیمان گرفته شده، شخص نازنین امام دوازدهم حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌باشد.

لذا در کانال «بانک احادیث دعوت مبارک» عبارت «لَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ إِلا مَنْ قَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُ فِی الذَّرِّ الْأَوَّلِ» را از حدیث سانسور می‌کنند و با روانشناسی تلقین به پیروان خود القاء می‌کنند که این حدیث، مربوط به احمد اسماعیل همبوشی می‌باشد.

رابعا: ما با ذکر این حدیث قصد داشتیم تا معنای عبارت «من وجه» را در حدیث اول بیان نماییم لذا علی فرض فرض فرض پذیرش این ادعا -که قائم در این حدیث، همان یمانی است- خللی به آنچه که در معنای «وجه» بیان نمودیم وارد نمی‌شود و همچنان غرض ورزی این فرقه در ترجمه معنای کلمه «وجه» به «سمت» آشکار و مشخص می‌گردد.

به عبارت دیگر:

محل شاهد ما از ذکر این حدیث بیان معنای عبارت «من وجه» در حدیث اول بود لذا اشکال شما در مورد تعیین شخصیت قائم، به محل شاهد ما خدشه‌ای وارد نمی‌کند.

و این بود ماجرای حدیث پرطمطراق «إِنْ کُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ یَجِیئَکُمُ مِنْ وَجْهٍ…» در فرقه همبوشی و بیان غرض‌ورزی و عوام فریبی های آنان.

چکیده و جمع بندیِ این بخش

فرقه همبوشی -مدعی یمانی- ادعا دارد که حدیثی مبنی بر خروج یمانی از یمن وجود ندارد اما پس از آنکه روایات مربوطه ارائه گردید و خلاف گفته آنان ثابت گشت، برای تدارک آبروی بر باد رفته خود به حدیثی که در زیر به آن اشاره می‌کنیم استناد می‌کنند:

«در مکان خروج یمانی بداء و تغییر شده است. در روایات هم داریم: إِنْ کُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ یَجِیئَکُمُ مِنْ وَجْهٍ، ثُمَّ جَاءَکُمْ مِنْ وَجْهٍ فَلَا تُنْکِرُونَه. یعنی اگر آرزو دارید از سمتی بیاید وسپس از سمتی دیگر به سوی شما آمد، انکارش نکنید».

با استناد به این حدیث قصد دارند بگویند:

«اگر هم در روایات ذکر شده باشد که خروج یمانی از یمن است، حال که از عراق آمده نباید او را انکار کنیم».

  • بررسی و نکات:

1. با توجه به آنچه سابقا در مورد نشانه‌های تشخیص یمانی -یعنی خروج از یمن و همزمانی خروج یمانی با سفیانی و خراسانی و شیاد نبودن شخصیت یمانی -گفته شد، بداء و تغییر در مکان خروج یمانی قبیح می‌باشد زیرا:

در روایات به همین نشانه‌ها برای شناخت یمانی اکتفا شده و هیچ راه دیگری بیان نشده است و در صورت وقوع بداء در این نشانه‌ها، دیگر کسی ملتفت به این علامت نشده و یمانی را تشخیص نمی‌دهد و در نتیجه به او ملحق نمی‌شود.

2. اگر ادعا کنند که:

«یمانی حجت خدا و امام می‌باشد لذا بداء در مکان خروج یمانی قبیح نیست زیرا برای شناخت حجج الهی، قانون معرفت حجت در روایات ذکر گردیده است»،

در پاسخ گوییم:

در روایات راه‌های زیادی – مثل معجزه و… – برای تشخیص امام و حجت الهی ذکر شده است که هیچ یک از آن علامات و نشانه‌ها در احمداسماعیل همبوشی -مدعی یمانی- موجود نمی‌باشد حتی وصیت و سلاح و پرچم.

لازم به ذکر است که احمد اسماعیل همبوشی -با توجه به انکار صریح همه علامات امام به جز وصیت و سلاح و پرچم- با زبان بی زبانی معترف به عدم وجود نشانه‌های امام در خود می‌باشد.

3. متاسفانه حدیث فوق را، هم تقطیع نموده‌اند و هم ترجمه غلط. اینک اصل حدیث با ترجمه دقیق تقدیم عزیزان می‌گردد:

«محَمَّدُ بْنُ یَحْیَى، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ، عَمَّنْ ذَکَرَهُ، عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى، عَنْ مُعَاوِیَهَ بْنِ عَمَّارٍ، عَنْ أَبِی عُبَیْدَهَ الْحَذَّاءِ، قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ عَنْ هَذَا الْأَمْرِ، مَتَى یَکُونُ؟

قَالَ: إِنْ کُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ یَجِیئَکُمُ مِنْ وَجْهٍ، ثُمَّ جَاءَکُمْ مِنْ وَجْهٍ فَلَا تُنْکِرُونَه».

ترجمه: ابوعبیده می‌گوید: از امام باقر (صلوات الله علیه) در مورد این امر سوال کردم که ‌#چه_زمانی می‌باشد؟ ایشان فرمودند: اگر آرزو می‌کردید که از #وجهی شما را بیاید سپس از #وجهی دیگر شما را آمد، پس او را انکار نکنید.

(الامامه و التبصره، ص94 / بحارالانوار، ج52، ص268، به نقل از کتاب الامامه والتبصره)

همانطور که مشاهده فرمودید، راوی از زمان «هذا الامر» سوال می‌کند و امام (علیه‌السلام) در پاسخشان از کلمه «وجه» استفاده می‌نمایند.

علت حذف سوال راوی توسط عزیزان همبوشی این است که مخاطبینشان، ناهماهنگی بدوی و اولیه بین سوال راوی و پاسخ امام را متوجه نشده تا بتوانند به راحتی هر ترجمه‌ای را به مخاطبین القاء کنند.

اما اگر مخاطبین سوال راوی را ببینند، دیگر به راحتی ترجمه کلمه «وجه» به «سَمتی» را نمی‌پذیرند و برای رسیدن به معنای واقعی حدیث و رفع ناهماهنگی بدوی بین سوال راوی و جواب امام، تحقیق می‌نمودند.

4. این حدیث از نظر سندی ضعیف بوده، مضافا اینکه علماء گذشته -به جز ابن بابویه- آن را در کتب خود ذکر نکرده و حدیث غیر مشهوری می‌باشد.

5. مراد از «هذا الامر» در این حدیث، امر ظهور امام زمان می باشد لذا این حدیث ‌ارتباطی به یمانی نداشته و هیچ تصریح و یا اشاره‌ای هم در حدیث مبنی بر این ارتباط، وجود ندارد.

6. با توجه به کتب لغت، کلمه «وجه» به معنای «صورت» می‌باشد.

راغب اصفهانی می‌گوید: «وجه در اصل، صورت و چهره است… و چون صورت اولین چیزى است که با تو روبرو می‌شود و نیز از همه اعضاء بدن اشرف است لذا به معنى روى هر چیز، اشرف هر چیز، اوّل هر چیز، بکار رفته است».

بر این اساس، ترجمه کلمه «وجه» به «سمتی» چیزی جز غرض ورزی و عوام فریبی نمی‌تواند باشد.

7. و اما در مورد پاسخ امام (علیه‌السلام) سه احتمال به نظر می‌رسد:

  • احتمال اول:

اینکه سوال راوی از زمانِ «هذا الامر» بوده اما حضرت پاسخ راوی را نداده و مطلب دیگری می‌فرمایند.

با توجه به این معنا، ممکن است کسی قائل به اضطراب و ناهماهنگی متن حدیث شده و روایت را غیر قابل استناد بداند.

  • احتمال دوم:

اینکه سوال راوی از زمانِ «هذا الامر» بوده اما حضرت پاسخ راوی را نداده و مطلب دیگری می‌فرمایند.

اما در این احتمال، عدم هماهنگی بین سوال وجواب، به معنای اضطراب و عدم حجیت حدیث نمی‌باشد، بلکه حضرت پاسخ روای را نداده بلکه مطلب صحیح دیگری را بیان فرموده‌اند.

  • احتمال سوم:

اینکه سوال راوی از زمانِ «هذا الامر» بوده و حضرت هم متناسب با سوال، پاسخ می‌گویند. یعنی پاسخ حضرت هم مربوط به زمان می‌باشد.

در حقیقت در این احتمال، حضرت نفی توقیت و نفی مشخص شدن زمان ظهور را می‌کنند.

با توجه به احتمالات سه گانه فوق، به نظر می‌رسد که احتمال دوم از قوت بیشتری برخوردار می‌باشد زیرا:

بنای احتمال اول بر ناهماهنگی متن و عدم حجیت آن بود که اساساً این نگرش خالی از اشکال نمی باشد و احتمال سوم هم با توجه به معنای لغوی کلمه «وجه/ صورت» بعید به نظر می‌رسد.

8. برای روشن‌تر شدن معنای پاسخ امام (علیه‌السلام) در احتمال دوم، احادیثی وجود دارد که به نمونه‌ای از آن اشاره می‌نماییم:

امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:

«اگر قائم بپا خیزد مردم او را انکار کرده زیرا او به سوی آنان برمی‌گردد در حالی که جوان و رشید است. بر او ثابت [قدم] نمی‌باشد مگر کسی که خدا در ذرّ اول [از او] اخذ میثاق نمود. و در غیر این روایت امام (علیه‌السلام) فرمود: همانا از بزرگترین بلاها این است که صاحبشان به سوی آن‌ها خارج می‌شود در حالی که جوان است و آن‌ها او را پیری بزرگسال گمان می‌کنند».

(غیبت نعمانی، ص188)

اینک با توجه به این حدیث می‌توان معنای دقیق‌تری نسبت به حدیث «إِنْ کُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ یَجِیئَکُمُ مِنْ وَجْهٍ…» در احتمال دوم ارائه نمود که در زیر به آن اشاره می شود.

ترجمه: از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد این امر سوال کردم که چه زمانی می‌باشد؟ ایشان فرمودند: اگر [گمان و] آرزو می‌کردید که از وجه و صورتی [پیر] شما را بیاید سپس از وجه و صورتی [جوان] شما را آمد، پس او را انکار نکنید.

اگر ملبغین فرقه همبوشی ادعا نمایند که مراد از قائم در حدیث فوق، یمانی می‌باشد، در پاسخ گوییم:

ما با ذکر این حدیث قصد داشتیم تا معنای عبارت «من وجه» را در حدیث اول بیان نماییم لذا علی فرض فرض فرض پذیرش این ادعا -که قائم در این حدیث، همان یمانی است- خللی به آنچه که در معنای «وجه» بیان نمودیم وارد نمی‌شود و همچنان غرض ورزی این فرقه در ترجمه معنای کلمه «وجه» به «سمت» آشکار و مشخص می‌گردد.

و این بود ماجرای حدیث پرطمطراق «إِنْ کُنْتُمْ تُؤَمِّلُونَ أَنْ یَجِیئَکُمُ مِنْ وَجْهٍ…» در فرقه همبوشی و بیان غرض‌ورزی و عوام فریبی های آنان.

جمع بندی و نتیجه گیری

در مجموع، با بررسی سه نشانه‌ی اساسی یمانی (خروج از یمن، هم‌زمانی با خروج سفیانی و خراسانی در ماه رجب، و دعوت به حق)، مشخص شد که احمد اسماعیل بصری با هیچ‌کدام از این نشانه‌ها تطبیق ندارد. نه محل خروج او، نه زمان، و نه دعوتش منطبق با آن چیزی نیست که در روایات معتبر آمده است. افزون بر این، بررسی اعتقادات انحرافی و ادعاهای نادرست او، ناتوانی در ارائه معجزه، و تحریف روایات، به‌روشنی چهره غیرالهی این جریان را نمایان می‌سازد. بنابراین، شناخت صحیح یمانی و تمایز او از مدعیان دروغین، از ملزومات برای منتظران واقعی ظهور امام عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است.

تلنگر و تعقل

عزیزان در دام افتاده… فقط کافی است بت نفس را شکسته تا به دامان امام عصر (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و مکتب تشیع اثنا عشری برگردید و فکر هزینه‌هایی که در مسیر باطل خود کرده‌اید را از سر بیرون کنید. خانواده‌هایتان بی‌صبرانه منتظر بازگشت شما به دامان تشیع هستند.

و از همه منتظرتر… مهدی زهراست!

انتخاب با خودتان…

«لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی» (بقره، 256)

پرسش‌های متداول (FAQ)

1. یمانی کیست و چرا شناخت او اهمیت دارد؟

یمانی یکی از پنج علامت حتمی پیش از ظهور امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است که شناخت صحیح او مانع از گرفتار شدن در دام مدعیان دروغین می‌شود.

2. آیا احمد اسماعیل بصری همان یمانی وعده‌ داده ‌شده است؟

خیر. با توجه به بررسی دقیق سه نشانه‌ی اصلی یمانی، احمد اسماعیل بصری هیچ مطابقتی با آن‌ها ندارد و ادعایش بی‌اساس است.

3. محل خروج واقعی یمانی کجاست؟

روایات معتبر محل خروج یمانی را از سرزمین یمن، به‌ویژه شهر صنعا، ذکر کرده‌اند؛ نه بصره یا عراق.

4. زمان ظهور یمانی چه موقع است؟

براساس روایات، خروج یمانی، سفیانی و خراسانی در یک سال، یک ماه (ماه رجب) و یک روز خواهد بود.

۵. چگونه می‌توان مدعیان دروغین را از حجت واقعی الهی تشخیص داد؟

با مراجعه به علائم معتبر در روایات، معیارهایی چون معجزه، پرچم، سلاح و دعوت به حق، می‌توان بین حجت الهی و مدعی دروغین تفاوت قائل شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا